محمدتقی عارفیان
همه قبیلۀ من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
محمدتقی عارفیان در ۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲:
بیت هشتم باید اینطور نوشته شود:
ای آنکه راه راست طلب میکنی بحق
بایست بردنت به حق از غیر حق پناه
بحق در مصرع نخست صفت است و حرف ب صفتساز است و چسبیده نوشته میشود
به در مصرع دوم حرف اضافه است و به حق یعنی بهسوی حق
محمدتقی عارفیان در ۱ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷:
مصرع نخست باید اینطور نوشته شود:
یکدگر را عیب میجویند خلقان در لباس
محمدتقی عارفیان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۹۴:
گویا مصرع نخست اینچنین باشد:
دامن خود را کشید آن سرو ناز از دست من
زیرا واژۀ "آه" شعر را از وزن بیرون میبرد
بهویژه که در مصرع دوم نیز واژۀ "آه" آمده است
محمدتقی عارفیان در ۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۳۹ در پاسخ به م شریعتی دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۱ - در بیان آنکه هر یک از جمال و عشق مرغیست از آشیان وحدت پریده و بر شاخسار مظاهر کثرت آرمیده اگر نوای عزت معشوقیست از آنجاست و اگر ناله محنت عاشقیست هم از آنجاست:
سلام بزرگوار
گویا "مظاهر کثرت" درسته؛ واژهای به نام مظار نداریم اصلا