خاک را چاک زد ای دوست گیاه
عمر برباد مده باده بخواه
بی نظر چشم شکوفه است سفید
بی گناه دل لاله است سیاه
در چمن عود همی سوزد باد
وز فلک رنگ همی ریزد ماه
شود آیینه گردون تاریک
هر زمانی که کند در ما آه
نیک و بد می کند آن روز به روز
تا بیفتد ز طرب گاه به گاه
می بدست آر چه خیزد ز خرد
گل شفیع است چه ترسی ز گناه
همه پر صورت دیده نرگس
همه پر شکل زبان است گیاه
تا ببینند بدان صنع خدای
تا بگویند بدین مدحت شاه
شاه بهرام که گیرد عالم
همه تا یک دو مه انشاء الله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع گذر زمان و زیبایی طبیعت میپردازد. شاعر به گیاهان و گلها اشاره میکند و عمر کوتاه آنها را یادآور میشود. او به ویژگیهای گیاهان و گلها اشاره میکند و میگوید که در زندگی باید لذتها را جستجو کرد و از غم دوری گزید. همچنین به این نکته اشاره دارد که با افسوس و آه کشیدن، زندگی ممکن است تیره و تار شود. در نهایت، شاعر به زیبایی و شکوه شاه بهرام اشاره میکند و امیدوار است که برکت و خوشی در دنیای او پدیدار شود.
هوش مصنوعی: دوست گرامی، خاک را بشکاف و از آن به زندگی روی آور. عمر کوتاه را از دست نده و به دنبال خوشی و لذت باش.
هوش مصنوعی: چشمها بدون توجه به زیباییها مانند شکوفههای سپید و بیگناهی هستند، در حالی که دلها مانند لالههایی سیاه، غم و اندوه را تجربه میکنند.
هوش مصنوعی: نسیم در باغ عود را میسوزاند و ماه از آسمان رنگها را بر زمین میپاشد.
هوش مصنوعی: هر زمان که در وجود ما اندوه و آهی به وجود آید، آسمان و جهان نیز تیره و تار میشود.
هوش مصنوعی: انسان در گذر زمان کارهای خوب و بد انجام میدهد، تا اینکه از شادی و خوشحالی گاهی فاصله بگیرد و به غم و اندوه دچار شود.
هوش مصنوعی: نوشیدنی را که از خرد به دست میآوری، دریافت کن، چون گل شفیع است؛ پس از گناه نترس.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و قدرت توصیف کردن ویژگیهای نرگس و گیاه اشاره میکند. همه آنچه نرگس را زیبا و جذاب میکند، از صورت و شکل آن ناشی میشود. به عبارت دیگر، زیبایی ظاهری نرگس و زبان گیاه، توجه و تحسین را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: بگذارید تا مردم هنر خدای را ببینند تا دربارهی مدح و بزرگی این پادشاه سخن بگویند.
هوش مصنوعی: شاه بهرام که بر جهان تسلط دارد، همچنان که یک یا دو ماه میگذرد، انشاءالله.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهنین پوش ندیدم چو تو سرو
نمدین خود ندیدم چو تو ماه
سرو را هرگز خربنده که دید
ماه را دید کس از پشم کلاه
از ره راست بیفتاده ست آنک
[...]
برفکن برقع از آن رویِ چو ماه
تا به ماهت کنم از دور نگاه
گرچه هر لحظه برانگیخته ای
رستخیزی دگر از لشکر گاه
کو مرا جایِ نزولِ تو که نیست
[...]
رخ ز تشبیه دهد جلوه چو ماه
ببرد عقل صد افتاده ز راه
آمد آن طرفه عرابی از راه
دید آن بدره در آن منزلگاه
حیف از فاطمه آن نخل جوان
که خم از باد اجل شد ناگاه
حیف از آن گوهر ارزنده که بود
در جهان خیل نکویان را شاه
حیف از آن شمع فروزنده که بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.