این چه نقش است که از مشک سیاه آوردی
وین چه نقص است که در گوشه ماه آوردی
عهد همچون گل تر سال به سال افکندی
باز همچون مه نو ماه به ماه آوردی
خط در آوردی تا عذر گناهت خواهد
رو که مقبول ترین عذر گناه آوردی
ای بسا شیفته را کز شب و روز خط و زلف
بردی از راه و دگر باره به راه آوردی
تا در آن سلسله زلف دلم بگشاید
بر لب چشمه خورشید گیاه آوردی
ماند برعارض توسایه خط پنداری
سایه چشمه خورشید ز چاه آوردی
زنگ خط تو بر آیینه عارض بدمید
تا ز نومیدی دل گفت که آه آوردی
من بگفتم که چنان زلف سیه گر باشد
اینک از طرف دو عارض دو گواه آوردی
یافت چون دل خط آزادی و آمد ز سفر
پیشکش پیش خداوند به راه آوردی
شاه مسعود شه آن سر که چو دین رویش دید
ملک را گفت نکو پشت و پناه آوردی
اینت برجیس که بر اوج سعادت برجی
و اینت خورشید که از ظل آله آوردی
بخت می داند کز بهر عروس دولت
بس جوان بخت و بکار آمده شاه آوردی
ایکه از طایر میمون و همای اقبال
از پی سایه سر زیر کلاه آوردی
شرع را پشتی چون روی بهیجا کردی
ملک را روئی چون پشت بگاه آوردی
تا بدان گه که جهان در زر گیرد خورشید
هیچ هشیار نگوید که به گاه آوردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و ویژگیهای خاص یک معشوق میپردازد. شاعر از نقش و زیبایی معشوق که به مانند مشک سیاه و ماه درخشان است، صحبت میکند. او به تطور و تغییرات عواطف و احساسات خود اشاره میکند و به ویژگیهایی چون زلف و خط معشوق که بر دل و جان او تأثیر میگذارد، پرداخته است. شاعر از زیبایی و تأثیر معشوق بر او، از جمله احساساتی چون شوق و امید، یاد میکند و به شباهتهای بین دل و خط معشوق اشاره میکند. در نهایت، شاعر به عظمت و خوشبختی که این معشوق برای او به ارمغان میآورد، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: چقدر زیبا و دلنشین است که تو این طراحی را با رنگ مشک سیاه به وجود آوردی و در عوض، چه نقصی و کدورتی در گوشهی صورت ماه (که نماد زیبایی است) وجود دارد.
هوش مصنوعی: عهد تو شبیه گل تازه است که هر سال دوباره جوانه میزند و به مانند ماه نو که هر ماه ظاهر میشود، به طور مداوم تجدید میشود.
هوش مصنوعی: تو با نوشتن این خط، بهانهای برای گناه خود فراهم کردی که بهترین و مقبولترین بهانهای است که میتوانستی بیاوری.
هوش مصنوعی: بسیاری از دل باختگان هستند که تو با زیباییها و جذابیتهایشان، آنها را از مسیر خود منحرف کردی و دوباره به راه حقیقی بازگرداندی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زلف دل من باز نشود، تو بر لب چشمه خورشید، گیاهی را به ارمغان آوردی.
هوش مصنوعی: سایهای بر روی زمین ایجاد شده که گمان میکنی ناشی از یک خط است؛ در حالی که سایهای که میبینی در واقع از تابش خورشید بر آب چاه است.
هوش مصنوعی: صدای خطی که بر چهرهی معشوق میافتد، به گونهای به دل امید میبخشد که از ناامیدی نجاتش میدهد و او را به یاد عشق و آهی که برایش داشته، میاندازد.
هوش مصنوعی: من گفتم که اگر زلف سیاه اینطور باشد، حالا تو از سمت دو گونهات دو شاهد آوردی.
هوش مصنوعی: دل مانند خطی از آزادی را یافت و پس از سفر، آن را به عنوان هدیه به خداوند تقدیم کرد.
هوش مصنوعی: شاه مسعود از افرادی بود که وقتی بر روی خانه و کاشانهاش دید که خوشبختی و امنیت به آنجا آمده است، با دلگرمی و محبت به او پناه آورد.
هوش مصنوعی: این برج، نشان از اوج خوشبختی و سعادت است، و این خورشید نمایانگر نیرویی است که به تو نور و روشنایی میبخشد.
هوش مصنوعی: سرنوشت میداند که برای عروس خوشبختی، جوانان با لایق و پرکار به خدمت آمدهاند.
هوش مصنوعی: تو که مانند پرندهای خوشبخت و شاداب، به دنبال خوششناسی و موفقیت هستی؛ با ذکاوت و زیرکی، سر خود را زیر کلاهِ محجوبت پنهان کردهای.
هوش مصنوعی: وقتی که به دستورات و قوانین دین بازگردی و به آنها پایبند باشی، جامعه و سرزمینت نیز رونق و آبادی خواهد یافت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا پر از ثروت و زیبایی شود، هیچ کس نمیتواند بگوید که تو به آن دست یافتهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.