اندرین عید مبارک پی فرخنده اثر
بار داده است سلیمان نبی باز مگر
که ز پیلان و دلیران و شجاعان امروز
مردم و دیو و پری گشت فراهم یکسر
چشم بد دور از این تعبیه ابر نهاد
که ولی را همه آب است و عدو را آذر
تازه بزمی است عیان گشته ازو صورت رزم
خوش بهشتی است درو گشته نهان سر سقر
ز آبگون جوشن و کحلی زره و نیلی تیغ
رود نیلی شده پیدا به میان لشکر
شاه چون موسی و لشکر چو بنی اسرائیل
پیش او ساخته برشه ره این نیل گذر
عالمی شیر چو روبه شده در بازی گرم
یک جهان ماه چو ماهی شده در جوشن در
این چو ماه نو پنهان ز پس ناچخ و تیر
وان چو خورشید پدید آمده با تیغ و سپر
روی در روی دوگان پیش ملک گوئی شد
پیش خورشید برخ هم به فلک دو پیکر
هر چه آن کرد همی این دگری کرد همان
همچو عکسی که بر آیینه فتد یک چو دگر
حلقه کرده به سپاه و بر بسته ز انسان
که دو قوس قزح آورده بود سر در سر
شاه در مرکز اقبال توقف کرده
تعبیه در کنف رایت او فتح و ظفر
چتر عالیش چو چرخی که شود بی حرکت
میمونش چو کوهی که بود جاناور
رفته با کوکبه در مشرق اقبال ملوک
سه ملک زاده که شان بنده سزد هفت اختر
همه در باغ شهنشاهی خندان چون گل
همه از چرخ خداوندی تابان چو قمر
بندگان چست چو گلبن بقبا و به کلاه
حاجبان راست چو خامه بدو شاخ و به کمر
ماه رویان که بر اسبان هیون می جستند
چون پری راست که با دیو شود بازیگر
پیل بازی که بر آن پیکر خالی می خست
بو پنداری چون مردم آبی با بر
گر کبوتر نه بدیدی که بیازد بر ابر
کرد بایستی امروز بر آن ترک نظر
آن معلق زدنش راست بر آن اسبان بود
دل بدخواه خداوند جهان زیر و زبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از خضاب من و از موی سیه کردن من
گر همی رنج خوری، بیش مخور، رنج مبر!
غرضم زو نه جوانی است؛ بترسم که زِ من
خردِ پیران جویند و نیابند مگر!
رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر
خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر
بس گرامی بود این ماه ولیکن چکنم
رفتنی رفته به و روی نهاده بسفر
سبکی کرد و بهنگام سفر کرد و برفت
[...]
عید شاداب درختیست که تا سال دگر
از گل و میوۀ او بوی همی یابی و بر
بوی آن گل بترازد چو خرد کار دماغ
بر آن میوه بتازد چو خرد سوی جگر
زین گل و میوه همان به که یکی گیرد بار
[...]
دستهها بسته به شادی بر ما آمدهای؟
تا نشان آری ما را ز دل افروز بهار؟
ای دلارام و دل آشوب و دلاویز پسر
عهد کرده بوفا با من و نابرده بسر
غم عشق تو روانم بلب آورده بلب
درد هجر تو توانم بسر آورده بسر
شمنان چون تو ندیدند و نبینند صنم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.