ترا تا دل بسان سنگ باشد
مرا هم دل بدینسان تنگ باشد
منم کز نام عشقت فخر دارم
ترا تا کی ز نامم ننگ باشد
چه گوئی وقت صلح ما نیامد
بگوی آخر که تا کی جنگ باشد
به رهواری پذیرفتیم عذرت
چه می دانم که عذرت لنگ باشد
به عمر خود ببینم باز یک شب
که زلف تو مرا در چنگ باشد
من و تو حاضر و پیش من و تو
می سرخ و نوای چنگ باشد
به بوسی راضیم آن می نخواهم
وگر خواهم سر بر سنگ باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برادر چون مرا زو ننگ باشد
همان بهتر که زیر سنگ باشد
عتاب از حد گذشته جنگ باشد
زمین چون سخت گردد سنگ باشد
اگر سیمت ببخشد سنگ باشد
وگر عذریت خواهد لنگ باشد
بزرگی بس بنام و ننگ باشد
ستوده سیرت و یکرنگ باشد
ازین شکر چرا در تنگ باشد؟
چنین گوهر چرا در سنگ باشد؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.