زهی زمانه نامهربان نادره کار
خهی سپهر نگونسار ناکس غدار
چه رنج ها که ز تونیست برروان کرام
چو غصه ها که ز تو نیست بر دل ابرار
چه حکمت است که سیر لئیم طبع تو هست
خسیس پرور و عالم کش و کریم آزار
چه حالت است که مهر آوری به بی هنران
چه موجب است که داری زاهل دانش عار
یکی فرو بری از قهر تا به تحت ثری
یکی ز مهر برآری به گنبد دوار
گهی ز دست تو جام طرب خورد غافل
گهی ز کاس تو زهر تعب خورد هشیار
یکی منم که گرفتار فکر کار توام
که تا چگونه برم جان ز دست تو به کنار
نچیده ام گل شادی ز باغ دهر و کنون
زمانه بین که مرا چون نهاده در دل خار
به زهر خنده گهی بر بلا بخندم سست
گهی به خلوت بر خویشتن بگریم زار
چگونه ازدل پر غم برآورم پیکان
که تیر جور تو در وی نشسته تا سوفار
ز دست محنت ایام و جور چرخ فلک
مراست چشم تر اشکبار و جسم نزار
مثال گنبد خضرا چو کاسی از میناست
به رو زده از زر مغربی دو صد مسمار
منم چو مور گرفتار طاس دام فلک
ز طاس مور برون آمدن بود دشوار
چونیک درنگری شکل آسمان طاسیست
ستاره مور صفت اندر او هزار هزار
ز روزگار وفا کم طلب که مرغ وفا
نهان شده ست ز دیدار خلق عنقاوار
از این بترچه رسیده ست بر من مسکین
که خاطرش ز من آزرده شد بت عیار
عزیر خاطر آن پر هنر برنجیده ست
به تهمتی که زمن نقل کرده اند اشرار
به طعنه گفت مرا دوش دوستی مشفق
که ای فلانی شرمت باد ازین گفتار
نعوذبالله از چون توئی رواباشد
که بر ضمیر چنان دوستی نشسته غبار
تو کیستی و که باشی که هجو او گوئی
که هست او ز تو بهتر به مال و جاه و عقار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وضعیت دشوار و ناامیدکننده شاعر اشاره دارد که از ناعدالتیها و مشکلات زمانه گلایه میکند. شاعر به طور خاص به بیرحمی و نابرابری در دنیا و سختیهای روحی ناشی از این مسائل اشاره دارد. او همچنین از احساس تنهایی و اندوه عمیق خود صحبت میکند و به تضاد میان خوشی و غم در زندگیاش اشاره میکند. شاعر به تهمتها و قضاوتهای ناعادلانهای که نسبت به او شده، معترض است و به دوستی که او را به خاطر شرایطش سرزنش میکند پاسخ میدهد. او در نهایت به ناپایداری دنیا و مشکلاتی که بر او تحمیل شدهاند میپردازد و حسرت را از دست دادن شادیها و زیباییها میکشد.
هوش مصنوعی: زمانهای بدشانس و بیرحم است، که در آن نادر و باارزشترین کارها از دست میروند. آسمان هم این ناپایداری را تماشا میکند و در برابر آن بیاعتنا به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: کسانی که روح بزرگ و نیکو دارند، در زندگی خود رنجها و غمهای زیادی را متحمل میشوند. این دردها و مشکلات شبیه غمهایی است که از نبود تو بر دل افراد نیکوکار نشسته است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به تضاد شخصیتها و رفتارهای انسانها اشاره دارد. گویی شخصیتی که خود را دارای علم و فضل میداند، در باطن خسیس و بدخواه است. به نظر میرسد که این فرد مشکلاتی برای دیگران ایجاد میکند و این موضوع نشاندهندهی تناقض میان ظاهر و باطن اوست. همچنین، به نوعی به حکمتهایی اشاره میکند که در پس رفتارهای این گونه افراد نهفته است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به حالتی اشاره دارد که شخصی با چهره مهر و محبت به افرادی که هنر و دانشی ندارند، برخورد میکند. همچنین، از عواملی سخن میگوید که باعث میشود او با کسانی که از علم بیبهرهاند، تعامل کند. به طور کلی، این ابیات به توجه و محبت به دیگران بیان میشود، حتی اگر آنان از دانش و هنر بهرهمند نباشند.
هوش مصنوعی: یکی از افراد به دلیل خشم و قهر به زیر زمین میرود و دیگری به خاطر محبت و عشق به آسمان بلند میرود.
هوش مصنوعی: گاهی از دست تو مینوشم و شاد میشوم، غافل از اینکه گاهی هم از کاسهی تو، زهر درد و رنج میچشم. باید هشیار باشم.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که در فکر تو غرق شدهام و نمیدانم چگونه جانم را از این درد جدایی نجات دهم.
هوش مصنوعی: من هرگز گل خوشبختی را از باغ زندگی نچیدهام و حالا که به اوضاع زمانه نگاه میکنم، میبینم که چقدر در دل من خارهای درد و غم وجود دارد.
هوش مصنوعی: گاهی با خنده به مشکلات و سختیها نگاه میکنم و بر آنها میخندم، و گاهی در تنهایی به حال خودم گریه میکنم و ناراحت میشوم.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از دل پر از غم خود پیامی برسانم، در حالی که درد و رنج ناشی از محبت تو در آن جا دارد؟
هوش مصنوعی: این روزها به خاطر سختیها و ظلمهایی که سرنوشت برایم رقم زده، چشمانم پر از اشک و جسمم به شدت ضعیف و رنجور شده است.
هوش مصنوعی: شما میتوانید تصور کنید که گنبد آبی رنگ، مانند کاسهای از شیشه است که بر روی آن، دوصد میخ طلایی به کار رفته شده است. این تصویر به زیبایی و طلا و جواهرات اشاره دارد و همچنین به آسمان آبی و شکوه زمین.
هوش مصنوعی: من مانند موری هستم که در دام چرخ فلک گرفتار شدهام و بیرون آمدن از این وضعیت برایم بسیار سخت و دشوار است.
هوش مصنوعی: زمانی که به آسمان نگاه میکنی، متوجه میشوی که رنگ آن خاکستری است و مانند موریانه، ستارهها به تعداد بسیار زیادی در آن وجود دارند.
هوش مصنوعی: از روزگار انتظار وفا را کم بگذار، زیرا پرنده وفا دیگر در میان مردم دیده نمیشود و مانند عنقا پنهان شده است.
هوش مصنوعی: این متن به احساسات عمیق و ناامیدی شاعر اشاره دارد. او از این شکایت میکند که بر او سخت میگذرد و در حالی که احساس میکند معشوقش از او دلخور شده، این موضوع برایش بسیار آزاردهنده است. به نوعی، شاعر به ناتوانیاش در بهبود وضعیت و جلب محبت محبوبش اشاره دارد.
هوش مصنوعی: به یاد عزیزم که هنری برجسته دارد، به خاطر تهمتی که بدخواهان به او زدهاند و از من نقل کردهاند.
هوش مصنوعی: دوست مهربانی در یک شب به من طعنه زد و گفت: "ای فلانی، از این حرف خجالت نکشی؟"
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که کسی مانند تو وجود داشته باشد که بر دل کسی، چنین دوستی کهنه و غبارآلود نشسته باشد؟
هوش مصنوعی: تو کیستی و چه ویژگیای داری که بخواهی او را به مسخره بگیری؟ او از تو در دارایی، مقام و ملک برتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.