اگر خونم خورَد جانان نخواهم کرد من ترکش
دلا میبوس دست و تیغ و نازش را نکوتر کش
مرا ابرو کمان، صیاد زد با تیر مژگانش
به خون چون دید غلتانم چو آهو بست بر ترکش
خورد گر خون مشتاقان چو می روزی بت جانان
نه یک تن میدهد ترکش نه یک کس میکند ترکش
مرا ماهی است مهر آیین که خورشیدِ جهانآرا
بُوَد تاجی که از عهد قدم بوداست بر ترکش
اگر گویند عیسی گشته با خورشید همزانو
تو از خورشید و از کیوان لوای خویش بر ترکش
فلک تیری است زهرآلوده کورا در نیام استی
قدر تیری است سوهان خورده کو را هست برترکش
بریزی خون «حاجب» زان سرانگشتانِ عنابی
تو دستی بر لب خشک من و بر دیدهٔ تر کش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و فراق و حسرت عاشقانه اشاره دارد. شاعر بیان میکند که حتی اگر جانش را نیز فدای محبوب کند، از او جدا نمیشود و زیبا بودن و نازش را میستاید. او از تیرهای عشق و دلشکستگی صحبت میکند و میگوید که کمان ابرو محبوبش او را زخم کرده است. همچنین به صورت نمادین از نقش قمر و خورشید در زندگیاش صحبت میکند و میگوید که این نمادها در دلش جا دارند. شاعر در نهایت به تصویر خون و اشک عشق و درد جدایی اشاره میکند و فضای عاطفی سنگینی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: اگر محبوبم بخواهد خونم را بریزد، من هیچ ناراحتی نخواهم کرد. من دست و تیغ و ناز او را میبوسم و میدانم که همه اینها زیبا هستند.
هوش مصنوعی: مرا با ابروهای کمانیاش، صیاد در دام عشق افتاد و با تیر نگاهش قلبم را هدف گرفت. وقتی دید که به خاطر عشقش در حال نالیدنم، به خاطر احساسش، مرا همچون آهو به تیرک خود بست.
هوش مصنوعی: وقتی که خون عاشقان مانند شراب بر زمین ریخته میشود، روزگار فقط به یک نفر رحم نمیکند و کسی نیست که به دیگری کمک کند یا احساس همدردی کند.
هوش مصنوعی: در دل من محبت و عشقی وجود دارد که مانند ماهی است، و این عشق به اندازهای ارزشمند است که میتوان آن را مانند تاجی بر سر خورشید عالمتاب قرار داد. این محبت از زمانهای قدیم و از عهد نخستین وجود داشته است.
هوش مصنوعی: اگر بگویند عیسی در کنار خورشید قرار گرفته، تو از خورشید و سیاره زهره (کیوان) نیز فراتر هستی و مقام و جایگاه تو بالاتر از آنهاست.
هوش مصنوعی: عالم مانند تیری است که زهرهایی بر آن وجود دارد و در نیام (پیشانی) اوست. این تیر ارزش و قدرتی دارد که به دقت و با سوهان (صافی) شکل گرفته، و در نتیجه میتواند از آن برتر برآید و بر دامان زندگی تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: خون «حاجب» را از انگشتان سرخ تو بریز، دستی بر لب خشک من بگذار و بر چشمانم که تر است، بکش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوم من گرچه صید غرقه در خون گشتهٔ ترکش
ندانم ترک او، هر کس که بتواند کند ترکش
کشیدی ناز چشمش ای دل آخر ریخت خونت را
بگفتم بارها من با تو، ناز مست کمتر کش
به جایی پا نهاده ست او که خورشید جهان آرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.