گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حافظ

ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست

آیینه به دست و روی خود می‌آراست

دستارچه‌ای پیشکشش کردم، گفت

وصلم طلبی زهی خیالی که تو راست

 
 
 
رباعی شمارهٔ ۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
اوحدی

قدش به درخت سرو می‌ماند راست

زلفش به رسن، که پای بند دل ماست

حافظ

همین شعر » بیت ۱

ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست

آیینه به دست و روی خود می‌آراست

ابوسعید ابوالخیر

گر طالب راه حق شوی ره پیداست

او راست بود با تو، تو گر باشی راست

وانگه که به اخلاص و درون صافی

او را باشی بدان که او نیز تراست

خیام

نیکی و بدی که در نهاد بشر است

شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل

چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خیام
سوزنی سمرقندی

خر سر سر تو سزای زخم تبر است

وز روی قیاس کرد گوئی دگر است

لیکن بمیان هر دو فرق اینقدر است

کاینجا ملحد بزیر و آنجا زبر است

مهستی گنجوی

در طاس فلک نقش قضا و قدر است

مشکل گرهیست خلق از این بی‌خبر است

پندار مدار کین گره بگشایی

دانستن این گره به قدر بشر است

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مهستی گنجوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه