در محفل اغیار همه غنج و دلال است
در مجلس عشاق همه رنج و ملال است
چونست که بر عاشق دلخسته حرام است
وصلش که بیاران هوسناک حلال است
در مجلس ما خیره تر از آتش سوزان
با غیر گوارنده تر از آب زلال است
با لعل لبش گشته هم آغوش یکی خال
کس دیده حمیرا که هم آغوش بلال است
تا کوی ویم گرچه یکی گام فزون نیست
از غیرت اغیار و هاد است و تلال است
با خیل گدایان اسیرش چه سر و کار؟
شاه است و امیر است و همه عز و جلال است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.