گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

ذوق عارف دگر و مشرب عامی دگراست

ناتمامی دگر ایخواجه تمامی دگر است

در خم و جام و قدح زاده انگور یکیست

پختگی طعم دگر دارد و خامی دگر است

هر نفس خاصیتی دارد و هر دل هنری

پادشاهی دگر ایخواجه غلامی دگر است

ین بستخوان پدر نازد و آن یک بهتر

که عصامی دگر ایخواجه عظامی دگر است

نام اسلام بر این هر دو توان گفت ولی

کیش سنی دگر و دین امامی دگر است

مکتبی نیز اگر لیلی و مجنون گفته است

قصه لیلی و مجنون نظامی دگر است

 
 
 
میرزا حبیب خراسانی

صوفی امروز مگرمست زجامی دگر است

رفته از خویش که در سیر مقامی دگر است

می حلال است بکیش من و تزویر حرام

که بهر کیش حلالی و حرامی دگر است

رشته سبحه و زنار اگر چند یکی است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه