گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

رهم در بزم جان و دل تو دادی

رهائی نیز از آب و گل تو دادی

ز گرداب ضلالت زورقم را

چو غرقه شد، ره ساحل تو دادی

بجز بیحاصلی از خرمن عمر

نبودم حاصلی، حاصل تو دادی

بسوی محفل جانم تو بردی

می نابم در آن محفل تو دادی

عطاهای فزون از قابلیت

بدین ناچیز ناقابل، تو دادی

بهر شام و سحر ذکر خدا را

فرا یاد دل غافل تو دادی