از فکرت و اندیشه در آزار چرائی
از حسرت و اندوه چنین زار چرائی
کار دو جهان را که بدینسان بود آسان
بیهوده بخود کرده تو دشوار چرائی
گیتی همه اندیشه و تیمار تو دارند
تو خویش در اندیشه و تیمار چرائی
عالم همه در فکر تو و کار تو بیخود
تو بیخبر و بیخود و بیکار چرائی
اکنونکه شفاخانه نهاده است مسیحا
ای کاهل بیعار تو بیمار چرائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی تفکر و اندیشه انسان میپردازد و از اینکه چرا فرد در آزار فکری و حسرت و اندوه خود غوطهور است، انتقاد میکند. شاعر به این نکته اشاره میکند که کارهای مهم جهان به سادگی ممکن است، اما انسان خود را به زحمت میاندازد. او از فرد میپرسد که چرا خود را در درد و رنج نگه میدارد، در حالی که تمام دنیا در حال فکر کردن و تلاش برای او هستند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که با وجود اینکه مسیحا درمانی برای بیماریها آورده است، فرد هنوز هم بیتحرک و بیعلاقه باقی مانده است.
هوش مصنوعی: چرا تو در عذاب فکر و اندیشهای؟ چرا از حسرت و غم به این حال رنجیدهای؟
هوش مصنوعی: چرا کارهایی که برای دو جهان اینقدر راحت است، برای خودت اینطور دشوار ساختهای؟
هوش مصنوعی: دنیا تماماً در فکر و مراقبت توست، اما تو خود در فکر و مراقبت چه چیزی هستی؟
هوش مصنوعی: همه در فکر تو و کارهای تو هستند، اما تو غافل و بیتوجه به این موضوعی. چرا اینطور هستی؟
هوش مصنوعی: حالا که شفاخانه زیر نظر مسیحا آماده شده است، ای بیتحرک و بیخیال، چرا هنوز بیمار هستی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شاه تو ترکی عجمی وار چرایی
تو جان و جهانی تو و بیمار چرایی
گلزار چو رنگ از صدقات تو ببردند
گلزار بده زان رخ و پرخار چرایی
الحق تو نگفتی و دم باده او گفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.