گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

نمیدانم چه کردی با دل من

که باز آتش زدی بر حاصل من

اگر رفتی برون از محفل من

نخواهی رفت هرگز از دل من

بیا ای شمع محفلهای تاریک

که تاریک است بی تو محفل من

تو تا در منزل من جای داری

نگردد غم به گرد منزل من

باستقبالت آید جان گر آئی

تو ای بخت سعید مقبل من

مرا کشتی در افتاده بگرداب

توئی ایجان جانها ساحل من

دل و جان هدیه آوردم چه باشد

پذیری هدیه ناقابل من

بجای جان و دل، مهر تو گوئی

سرشتستند در آب و گل من