ترکانه سحر تاخته آمد بسر من
شمشیر جفا آخته آمد بسرمن
با چهره افروخته آمد ببر من
با قامت افراخته آمد بسر من
یکباره بزد رخت حریفان و بدر برد
آن دزد که نشناخته آمد بسر من
آن خانه برانداز که با عشوه و باناز
صد خانه برانداخته، آمد بسر من
صد جامه تقوی و دو صد جامه زناموس
یکباره بپرداخته، آمد بسر من
آشفته و مستانه بناگاه سحرگاه
با زلف نگون ساخته آمد بسر من
در محفل یاران دغل بار، بمستی
صد نردهوس باخته، آمد بسرمن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.