گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

ترکانه سحر تاخته آمد بسر من

شمشیر جفا آخته آمد بسرمن

با چهره افروخته آمد ببر من

با قامت افراخته آمد بسر من

یکباره بزد رخت حریفان و بدر برد

آن دزد که نشناخته آمد بسر من

آن خانه برانداز که با عشوه و باناز

صد خانه برانداخته، آمد بسر من

صد جامه تقوی و دو صد جامه زناموس

یکباره بپرداخته، آمد بسر من

آشفته و مستانه بناگاه سحرگاه

با زلف نگون ساخته آمد بسر من

در محفل یاران دغل بار، بمستی

صد نردهوس باخته، آمد بسرمن