جان و تن را به عشق سودا کن
ما و من را به عشق سودا کن
زنده بیعشق مرده در کفنی
این کفن را به عشق سودا کن
جان چو یوسف به تن چو پیراهن
پیرهن را به عشق سودا کن
جان سلیمان و تن چو اهریمن
اهرمن را به عشق سودا کن
جان چو مور است و تن به سان لگن
این لگن را به عشق سودا کن
عشق چون باز و عقل چون زغن است
این زغن را به عشق سودا کن
عقل بر پای عشق چون رسن است
این رسن را به عشق سودا کن
عشق چون روح و عقل چون بدن است
این بدن را به عشق سودا کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت عشق در زندگی انسانها اشاره دارد و میگوید که باید جان و تن را به عشق تسلیم کرد. عاشق بدون عشق مانند مردهای در کفن است و عشق باید همه چیز را در زندگی معنا دهد. عشق و عقل در این شعر به تضاد همدیگر اشاره دارند؛ عشق به عنوان نیرویی زندهکننده و عقل به عنوان قابل سنجش و محدود. در نهایت، شاعر میخواهد بگوید که عشق باید بر هر چیزی غلبه کند و آن را تحت تاثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: عشق را بر جان و تن حاکم کن و ما و من را با مهر و محبت به هم پیوند بزن.
هوش مصنوعی: زندگی بدون عشق بیمعناست و مانند مردهای در تابوت است. پس این تابوت را با عشق زیبا و پرمعنا کن.
هوش مصنوعی: جان مانند یوسف است و تن مانند پیراهن. پیراهن را به عشق و محبت آراسته کن.
هوش مصنوعی: جان سلیمان و تن مانند اهریمن است، پس با عشق و شوق، آن را دگرگون کن.
هوش مصنوعی: جان انسان مانند یک مور است و بدنش مانند یک ظرف. حالا این ظرف را با عشق و اشتیاق پر کن.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک پرنده آزاد و شاداب است، در حالی که عقل و فکر مانند یک کلاغ به نظر میرسند. حال باید عقل را به عشق متصل کرد و تحت تأثیر عشق قرار داد.
هوش مصنوعی: عقل مانند تیرک پایداری است که عشق آن را به جلو میبرد. پس باید این تیرک را با شور و اشتیاق عشق، محکم نگه داشت.
هوش مصنوعی: عشق مانند روح است و عقل مانند بدن. پس این بدن را با عشق پرکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.