شبی که تنگ لبت را چو جان ببر گیرم
چو جان نه بلکه زجان نیز تنگ تر گیرم
ز فرق سر زنمت بوسه تا بحقه ناف
هزار بار و دگر باره اش ز سر گیرم
چه جام جان بلب آرم تهی کنم قالب
پس آنکه از لب لعل تو کام برگیرم
برم بموی میان و میان مویت دست
چنانکه در برت از پای تا بسر گیرم
بماند پای ز رفتار و دست از کردار
بدین امید که دستیت در کمر گیرم
تو رخ چه شمع برافروز تا چو پروانه
منت بشعله رخسار بال و پر گیرم
شب وصال ز بیم فراق می لرزد
دل حبیب، ز حال دلش خبر گیرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر، اشتیاق و عشق شدید خود را به معشوق ابراز میکند. او میگوید که حاضر است جانش را برای رسیدن به لبهای معشوق قربانی کند و از هر فرصتی برای بوسیدن او استفاده کند. او همچنین از زیبایی و جذابیت معشوق میگوید و اینکه هر لحظه در انتظار وصال او است. احساس دلتنگی و ترس از جدایی در دل شاعر وجود دارد و او میخواهد از حال و احوال معشوق باخبر شود. در نهایت، این شعر نشاندهنده عشق عمیق و غم ناشی از فراق است.
هوش مصنوعی: در شبی که بوسههای تو را مانند جانم میگیرم، نه تنها مانند جان، بلکه حتی تنگتر از جان هم تو را در آغوش میفشارم.
هوش مصنوعی: تا از فرق سر زنم بوسهای بزنم و سپس تا به نافش هزار بار دیگر هم بوسه بزنم و دوباره به سرش بوسه بزنم.
هوش مصنوعی: من چه قدر از جانم مینوشم و از آن خالی میکنم، اما این کار را فقط به خاطر این انجام میدهم که از لبههای شیرین لبهای تو بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: میخواهم با دستانم موهای میانت را بگیرم و به آرامی نوازش کنم، درست مانند زمانی که تو را در آغوش میگیرم از پا تا سر.
هوش مصنوعی: بگذار به رفتار و کردار بد خود ادامه دهم، اما به این امید که تو مرا در آغوش بگیری و حمایت کنی.
هوش مصنوعی: به دلنوازیت مثل شمع نور بپاش تا من هم مانند پروانه، به درخشش چهرهات جذب شوم و بال و پر بگیرم.
هوش مصنوعی: در شب ملاقات، دل محبوب به خاطر ترس از جدایی میلرزد، من میخواهم از احوال او باخبر شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم
چو شعله دم به دم از سوز سینه درگیرم
به کوی زخم فروشان روم به سنه چاک
هزار زخم در آغوش یک جگر گیرم
بیا شکفته و شیرین که گر مرا باشد
[...]
کسی نیم که زکس حرف سرد برگیرم
من آتشم چه عجب گر زباد در گیرم
چنان ز کوی طمع پا کشیده همت من
که عارم آید اگر پند از پدر گیرم
بغیر قطره ز میراب قسمتم نرسد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.