گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

در رود کنگ دره تنگی گرفته‌ایم

بر طرف کوه، غار پلنگی گرفته‌ایم

در هم کشیده روی ز سنگین‌دلان شهر

کنج دهی و گوشه سنگی گرفته‌ایم

رخشنده گوهریم که اندر درون سنگ

از تاب مهر، آبی و رنگی گرفته‌ایم

صافی دلیم چون خم و روشن روان چو جام

بر روی اگر چو آینه، زنگی گرفته‌ایم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode