نه درد جوی و نه اندر هوای درمان باش
هرآنچه پیر خرد گویدت بفرمان باش
بروی باد هوس بر فراز مسند عفل
پری و دیو بفرمان کن و سلیمان باش
کرامت همه عالم بخوی انسانی است
اگر کرامت جوئی، بخوی انسان باش
ز دیو و دد مطلب خوی و بوی انسانی
چنو که انسان فرمایدت بد انسان باش
اگر ز دست و زبانت همه مسلمانان
سلامتند، بکیش خرد مسلمان باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات انسانی و انسانی بودن میپردازد و توصیه میکند که از درد و رنج جویای درمان نباشیم و به سخنان خردمندان توجه کنیم. بیان میشود که انسان باید با کرامتی که دارد، حرمت و ارزش خود را حفظ کند و از ناپاکیها و رفتارهای ناشایست دوری کند. همچنین بر اهمیت خرد و اندیشه و لزوم پاسداری از انسانیت تأکید میکند و میگوید اگر وجود و زبان ما به نفع دیگران باشد، باید با خرد و انسانیت مسلمان باشیم. در واقع، پیام کلی شعر ترویج فضایل انسانی و خردورزی است.
هوش مصنوعی: نه به درد جوی و نه در هوای درمان گرفتار باش، هر چیزی که پیر حکیم به تو گفت، اطاعت کن.
هوش مصنوعی: به بلندای آسمان پرواز کن و به موجودات جادوگری مانند پری و دیو فرمان بده و به مانند سلیمان حکمرانی کن.
هوش مصنوعی: ارزش و نیکویی تمام موجودات به انسانیت آنهاست. اگر میخواهی به ارزش و کرامت دست یابی، خودت باید انسانی باشی.
هوش مصنوعی: از صفات و ویژگیهای بد و حیوانی دوری کن و سعی کن به ویژگیهای انسانی خود بپردازی، چون انسان بهتو یاد میدهد که چگونه باید انسانی بزرگ و شایسته باشی.
هوش مصنوعی: اگر کردار و گفتار تو موجب سلامتی همه مسلمانان است، پس خود را به خردمندی و اندیشه نیکو بسپار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر رفیقِ شفیقی درست پیمان باش
حریفِ خانه و گرمابه و گلستان باش
شِکَنجِ زلفِ پریشان به دستِ باد مده
مگو که خاطرِ عُشّاق، گو پریشان باش
گَرَت هواست که با خِضْر همنشین باشی
[...]
ز خارزار تعلق ، کشیده دامان باش
به هر چه می کشدت دل ،ازان گریزان باش
قد نهال خم از بار منت ثمرست
ثمر قبول مکن سرو این گلستان باش
درین دو هفته که چون گل درین گلستانی
[...]
چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان باش
به حال خویش چو تاک بریده گریان باش
درین چمن که زند برق فتنه تیغ به ابر
تمام سر شو و چون غنچه در گریبان باش
نکرد فایده ای از تلاش ساحل، موج
[...]
چو ابر بر سرمردم تمام احسان باش
معاش خلق جهان را تو میر سامان باش
چو گوهر، از گره کار هیچکس مگذر
بحل آن، همه استادگی چو دندان باش
مخور ز سنگدلی، چون نمک بهر دل ریش
[...]
دلا ز بزم حریفان چو غنچه پنهان باش
بپوش دیده و دور از شکست دوران باش
برو ز گلشن و در گوشه بیابان باش
ز خارزار تعلق کشیده دامان باش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.