امشب آن ترک وعده داده مرا
بزم عیش و طرب نهاده مرا
وعده فرموده تا بمشکوی خویش
به کشد با رخ گشاده مرا
من بمسند چو شاه تکیه زنم
او بخدمت شود ستاده مرا
هی دهد از دو لعل بوسه مرا
هی دهد با دو جام باده مرا
چون شود خواب او زبستر خواب
کند از پرنیان ساده مرا
چون فزون خورد باده و شد مست
شود اندر بر اوفتاده مرا
وان یکی ساعد بلورین را
تا سحرگه کند و ساده مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل زهر نقش گشته ساده مرا
دو جهان از نظر فتاده مرا
زه نگیرد کمان پر زورم
نکشد عقل در قلاده مرا
تا چو مجنون شوم بیابانگرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.