قدم بگذار و از ما بگذر ای شیخ
تکاپو کن بکار دیگر ای شیخ
تو دستاری گران داری و ما را
گرانی میکند بر تن سر ای شیخ
گدایانی خمش بی عقل و بی هش
مجو چندان بما شور و شر ای شیخ
مکن با ما حشر از خاص و عامه
بترس از هول روز محشر ای شیخ
تو را با ما چه باشد داوری هان
نمیترسی مگر از داور ای شیخ
سلیمان را هماره در کف دیو
نخواهد ماند این انگشتر ای شیخ
زنم فردا بتو تسخر من، امروز
زنی بر من اگر تو تسخر ای شیخ
مسیحا تا قیامت گر مسیحاست
بود خر تا ابد چونان خر ای شیخ
صفت دنیا طلب را از نبی جوی
اگر از من نداری باور ای شیخ
شناسی خوبتر از خط قرآن
تو صد ره سکه سیم و زر ای شیخ
غنا گر قول زور آمد در اخبار
توئی مطرب فراز منبر ای شیخ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درون خاک در خود بنگر ای شیخ
ز دید دوست اینجا برخورای شیخ
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.