ندارم گرچه آن دیده که بینم در جمال تو
نیام نومید چون عمرم گذشت اندر خیال تو
تو جنّت را به نیکان ده، منِ بد را به دوزخ بَر
که بس باشد مرا آنجا، تمنّای وصال تو
من دیوانه در دوزخ به زنجیر تو خوش باشم
اگر یکبار پرسی تو، که مجنون چیست حال تو
چو بوی عشق تو آید ز مغز استخوان من
نسوزاند مرا آتش، ز عشق آن جمال تو
تو شربتهای جنّت را، به ما تا کی دهی رضوان
نشد کم تشنگی ما را از این آب زلال تو
میارا روی حورعین که سرمستان آن حضرت
جمال حق همیبینند ز زلف و خط و خال تو
مگر پرده براندازی ز پیش چشم مشتاقان
وگرنه کی توان دیدن، جمال با کمال تو
به مالک گویم ای مالک، چنان الله خواهم گفت
که از الله من سوزد جهنم با سگال تو
جگرهای کباب ما نگردد تا ابد سیراب
مگر ساقی شود ما را، خدای ذوالجلال تو
بهدوزخ گر ز من پرسی، که چونی محیی در آتش
شوم من تا ابد مست و کنم رقص از سؤال تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و آرزوی وصال معشوق سخن میگوید. او گویی در دوزخ نیز با زنجیر عشق معشوق خوشحال است و در عین حال از دوری او رنج میبرد. این عشق برایش چنان طعمی دلپذیر دارد که حتی آتش دوزخ را نیز بر او اثر نمیگذارد. شاعر به خدای خود ابراز نیاز میکند و میخواهد تا همیشه از لطف و محبت معشوق بهرهمند باشد. او همچنین به زیبایی معشوق و تاثیر آن بر عاشق اشاره میکند و میگوید که بدون وصال او، هیچ چیز دیگر نمیتواند او را سیراب کند. در نهایت، شاعر در دوزخ به عشق معشوق و حالتهای مستی و رقص از شوق عشقش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هرچند از نظر مادی چیزی ندارم، اما دلیلی برای ناامیدی ندارم، زیرا وقتی به زیبایی تو میاندیشم، انگار زندگیام در خیال تو سپری میشود.
هوش مصنوعی: به بهشت را به افراد نیک بده و منِ بد را به دوزخ ببر، چرا که برای من همین که در آنجا باشم و آرزوی وصال تو را داشته باشم، کافی است.
هوش مصنوعی: من در دوزخ و در زنجیر تو خوشحال هستم، اگر فقط یک بار بپرسی که حال مجنون چگونه است.
هوش مصنوعی: وقتی عطر عشق تو به من برسد، آتش عشق آن زیبایی تو نمیتواند به من آسیبی برساند؛ چون این عشق در عمق وجود من ریشه دارد.
هوش مصنوعی: ای خدا، تا کی شربتهای بهشت را به ما خواهی داد؟ در حالی که رضوان هنوز به وسعت تشنگی ما از این آب پاک افزوده نشده است.
هوش مصنوعی: به نزدیکی حورعین نرو، زیرا مستهای آن حضرت جمال حق را از زلف و خط و خال تو مینگرند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که پرده را از جلوی چشم عاشقان کنار بزنی؟ وگرنه چه کسی میتواند جمال و زیبایی کامل تو را ببیند؟
هوش مصنوعی: به مالک میگویم: ای مالک، آنچنان که خداوند میخواهم بگویم که اگر خداوند بخواهد، جهنم با تو به شدت عذاب میشود.
هوش مصنوعی: حسرت و نیاز ما هیچگاه برطرف نخواهد شد، مگر اینکه شما، ای خداوند بزرگ و بخشنده، به ما شراب و خوشی ببخشی.
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی که حال من چگونه است، میگویم که در آتش جهنم قرار دارم و تا ابد مست و شاداب خواهم بود و به خاطر سوال تو به رقص در میآیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
زهی بالا بلندان سر به پیش از اعتدال تو
مقوس ابروان در سجدهٔ مشگین هلال تو
همایون طایران باغ حسن از شعلهٔ حسنت
بر آتش پر زنان پروانهٔ شمع جمال تو
زلیخا بر تلف گردیدن اوقات خود گرید
[...]
زند بر خرمن شادیّ و غم برق جمال تو
نباشد عشق را کاری، به هجران و وصال تو
قدح پیمای دیدارم، نه خون است اینکه می بارم
می آلود است جام دیده ام از رنگ آل تو
چه فیض است این تعالی الله که در دربای می گم شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.