گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عبدالقادر گیلانی

عشق و بد‌نامی و درد و غم به ما شد یار غار

تا محمّد وار باشد عاشقان را چار یار

آرزوی یار داری یار می‌گوید بیا

تا کند دلداری تو در دل شب‌های تار

گرم‌تر یک نیمه‌شب گو ای خدا در من نگر

پس شبان‌روزی نظر را شصت و سیصد می‌شمار

یار گفت هرجا که باشی با توام یادت کنم

از چنین یاری فرامش کرده‌ای تو، یاد دار

روح تو مرغی است کز نزد خدا آمد به تن

بی خدا مرغ خدایی را کجا گیرد قرار

ساقیا زان می که گفتی می‌دهم در آخرت

کم نخواهد شد که در دنیا کنی جامی نثار

کاروان‌ها در بیابان‌ها هلاک انداز عطش

ابر رحمت را بیار و قطره چندی ببار

بار دارد شیشه‌های می‌، صراحی‌های شاه

اشتر مستی که نه افسار دارد نه مهار

شاه می‌گویی تو ما را حاضر قندیل باش

عاشق و مجنون و مستم آه دست از من بدار

خاک آدم را خدا تخمیر می کرده هنوز

که فتاده بر سر مستان حضرت این خمار

بر سر هر موی مشتاقان زبان دیگر است

کز خدا دیدار می‌جویند هر لیل و نهار

گر تماشای جمال حق تعالی بایدت

در میان عاشقان انداز خود را روز بار

در دل شب‌ها بگریم گویم آن دلدار را

یا دلی ده یا دل کز بیدلان بر وی بیار

گر رسم روزی به دوزخ قصه خود گویمش

تا بگرید بر من بیچاره آتش زار زار

تا قیامت محیی خواهد خواند این ابیات را

خلق و عالم هم بپای می‌روند هم پایدار

 
 
 
عنصری

نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار

لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار

خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت

روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار

چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار

یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار

تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز

اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار

از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
خواجه عبدالله انصاری

ای خداوندان مال العتبار الاعتبار

ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار

پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق

پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار

توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
ازرقی هروی

بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار

افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار

گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان

گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار

غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
منوچهری

ابر آذاری برآمد از کران کوهسار

باد فروردین بجنبید از میان مرغزار

این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار

وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار

خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه