ما چشم سیه بر شجر طور نداریم
جز لاله درین بادیه منظور نداریم
این طرفه که پیوسته گرفتار خماریم
با آنکه لب از می چو قدح دور نداریم
تا کام دل از خنجر قصاب نگیریم
از دامن او دست به ساطور نداریم
بی روی تو گر آینه گردیم، ملولیم
ور مهر شویم، از تو جدا نور نداریم
در سایه جغد است نشاط ابد ما
آن روز که ماتم نبود، سور نداریم
از حسرت نزدیکی خورشید، هلاکیم
هرچند که تاب نظر از دور نداریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.