مرده را زنده کند چون سخنآراست لبش
غنچه گلشن اعجاز مسیحاست لبش
سخن از لعل لبش دیر جدا میگردد
بس که آلوده به شیرینی جانهاست لبش
غیرت عشق مرا بین، که چو دیدم رویش
کشت رشکم چو نهان جان ز دلم خواست لبش
هر سخن کز لب دلدار برون میآید
شکرآلوده بود، بس که شکرخاست لبش
هر جفا کز تو رسد بر دل قدسی، خوش باد
آشنا کی به حدیث گلهآراست لبش؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.