دستم ز جام عکس می لالهگون گرفت
گل چیدم آنقدر که کفم رنگ خون گرفت
ممنون دُرد و صاف حریفان نمیشود
چون نرگس آنکه ساغر خالی، شگون گرفت
از اشک بیملاحظه مرغان باغ را
این شرم بس که دامن گل رنگ خون گرفت
چون مهر در رگ همه کس جای کردهام
قدسی شکست رنگ مرا هرکه خون گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گرفت
انگار کن که دیوزدی را جنون گرفت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.