صوت بلبل را شنیدم ناله زاری نداشت
آسمان در نُه قفس چون من گرفتاری نداشت
بر دل تنگم ندانم عافیت را در که بست
با وجود آنکه این ویرانه دیواری نداشت
از تماشای تو جز حسرت نصیب ما نگشت
دیده حسرت نصیبان بخت بیداری نداشت
گلفروش از سادهلوحی گل سوی بازار برد
ورنه تا گل بود چون بلبل خریداری نداشت
عقدهای گر بود در زلفش دل من بود و بس
ورنه با زلف پریشانش گره کاری نداشت
کی ز رنج من خبردارست از پهلوی دل؟
آن که شبها تا سحر در خانه بیماری نداشت
آب چشمم خویش را بر قلب دریا میزند
تا بنا شد گریه، چون اشکم جگرداری نداشت
طره دستار قدسی را پریشان کس ندید
هرگز آن ناقص جنون سودای سرشاری نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساساتی عمیق و غمانگیز از عشق و جدایی اشاره میکند. بلبل به عنوان نماد عشق، صدایی دلنواز دارد اما نالهای ندارد، که نشاندهندهی غم درونی شاعر است. شاعر در قفس احساسات محبوس است و حسرت و ناکامی در عشق به او دست داده است. او از تماشای معشوق تنها حسرتی نصیبش میشود و غم و درد ناشی از بیخبر بودن از حال دلش را توصیف میکند. همچنین اشاره میکند که حتی در دنیای فعالیت و تلاش (مثل گلفروش) نیز عشق و زیبایی واقعی کمتر دیده میشود. او به طور کلی به ناامیدی و عدم درک دیگران از درد و رنجش میپردازد و به طرز غمانگیزی بیان میکند که هیچکس از عمق درد او باخبر نیست.
هوش مصنوعی: صدای بلبل را شنیدم که نالهای از غم و اندوه نداشت. آسمان هم در نُه قفس، مثل من، هیچ دردی نداشت.
هوش مصنوعی: دل تنگ من نمیداند که آرامش را به کدامین جا باید بست، با وجود اینکه این ویرانه هیچ دیواری ندارد.
هوش مصنوعی: از دیدن تو جز حسرت برای ما باقی نمانده است؛ زیرا چشمان حسرتبار کسانی که خوشبختی را تجربه میکنند، بیدار و آگاه نیستند.
هوش مصنوعی: گلفروش به خاطر سادگیاش گلها را به بازار میبرد، در حالی که تا زمانی که گل وجود داشت، مشتری برای آن پیدا نمیشد.
هوش مصنوعی: اگر دل من در زلف او گرفتار شده باشد، دلیلش فقط خود من است وگرنه زلفهای آشفتهاش هیچ مشکلی برای من ایجاد نمیکند.
هوش مصنوعی: کیست که از درد و رنج من باخبر باشد؟ کسی که مثل من شبها تا سحر با درد و بیماری در خانه نگذرانده باشد.
هوش مصنوعی: چشمهای من به شدت اشک میبارند و این اشکها به قلب دریا میرسند، چرا که دیگر نمیتوانم گریه کنم، چون اشکهایم قدرتی برای تحمل ندارند.
هوش مصنوعی: هیچکس هرگز نتوانسته است رشتههای نورانی و قدسی را از هم باز کند، زیرا آن فردی که به جنون عشق دچار است، هرگز به کمال نرسیده و نمیتواند احساسات عمیق و شگرفی را تجربه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کی توان گفتن که او با ما سر و کاری نداشت
حسن عالمگیر او جز ما خریداری نداشت
تیر مژگانش نکردی جز دل ما را نشان
حلقهٔ زلفش بغیر از ما گرفتاری نداشت
ماه کنعان خسرو مصر ملاحت بود لیک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.