بر گردنم از مویت پیوسته طناب اولی
سرپنجه ات از خونم همواره خضاب اولی
در خُمّ فلاطونی اسرار محبت نیست
یک چند فرو رفتن در خُمّ شراب اولی
عشق آمد و عقلم را در پرده نهان فرمود
کاین صورت بی معنی در زیر نقاب اولی
چون وصل میسّر شد دل ناله فزونتر کرد
چون عیش فراهم شد با چنگ و رباب اولی
این مسجد اگر روزی میخانه تواند شد
محراب و شبستانش امروز خراب اولی
بر شیشه بنه پنبه چون موی سپید آید
صهبای کهن خوردن در عهد شباب اولی
چون عمر گرامی را با وصل درنگی نیست
گر هجر فراز آید البته شتاب اولی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و رابطه عمیق شاعر با معشوق است. شاعر در حال توصیف احوالات و احساسات خود در عشق است. او بر این نکته تأکید میکند که وجود معشوق همچون طنابی به گردنش است و عشق به او عقل را در پردهای پنهان کرده است. شاعر به یاد میآورد که در پی وصل با معشوق، دلش به شدت مینالد و احساس شادی را در کنار موسیقی تجربه میکند. او همچنین میگوید که اگر روزی این مکان به میخانهای تبدیل شود، به یاد عشق و جوانیاش خواهد بود. شاعر به سرعت گذر عمر و اهمیت استفاده از لحظههای عاشقانه در زندگی اشاره میکند و در نهایت از عدم وجود زمان برای جدایی صحبت میکند.
هوش مصنوعی: از موهای تو همچون طنابی بر گردنم آویزان است و خون من همیشه رنگینکنندهی دستهایت میباشد.
هوش مصنوعی: در نهاد و ذات عشق، رازهای عمیق و فلسفی وجود ندارد. بهتر است که به لذتهای ساده و ابتدایی عشق بپردازیم.
هوش مصنوعی: عشق به همراه خود عقل مرا در پس پرده پنهان کرد و به من نشان داد که این صورت بیمعنا، در واقع زیر پوشش عشق اولی قرار دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که وصل و نزدیکی میسر شد، دل بیشتر ناله و فریاد زد. وقتی که شادی و خوشی به وجود آمد، دل به موزیک و ساز و آواز پرداخت.
هوش مصنوعی: این مسجد میتواند روزی تبدیل به میخانهای شود که در آن گناه رخ دهد، در حالی که امروز و در حال حاضر، فضای آن خراب و بیفایده است.
هوش مصنوعی: بر روی شیشه پنبهای بگذار، زیرا مانند موی سفید است. نوشیدن شراب کهنه در روزهای جوانی لذتبخش است.
هوش مصنوعی: عمر عزیز و گرانبها وقتی با وصال و نزدیکی به محبوب همراه باشد، نمیتوان بیموقع و بدون تأمل در آن لحظات گذراند. اگر زمانی جدایی پیش بیاید، باید سریعاً عمل کرد و از فرصتها بهره برد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولی
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولی
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی
[...]
آن زلف مشَّوش وش اندر خم و تاب اولی
وآن نرگس خوش منظر مخمور و خراب اولی
چون مشک و گل و نسرین خوش منظر و خوش بویند
بر عارض گلگونت بر مشک و نقاب اولی
در دیده من چهرت در سینه من مهرت
[...]
من رند خراباتم،سر مست و خراب اولی
وین عقل نصیحت گر، مغلوب شراب اولی
در خرقه نمی گنجم، با سبحه نمی سازم
ایام بهار آمد، ساقی می ناب اولی
بی عشق چه فیض آخر، از عمر توان بردن
[...]
این سر که به تن دارم مست می ناب اولی
این کاسه که من دارم سرشار شراب اولی
این است اگر ساقی، می خور ز حساب افزون
زیرا که چنین مستی تا روز حساب اولی
هر جا بت سر مستی با جام شراب آید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.