شمارهٔ ۸
خروشی دوش از میخانه برخاست
که هوش از عاقل و فرزانه برخاست
مُغان خشت از سر خُم برگرفتند
خروش از مردم میخانه برخاست
فروغ روی ساقی در مِی افتاد
زبانۀ آتش از پیمانه برخاست
ز بس با آشنایان جور کردی
فغان از مردم بیگانه برخاست
چنان زنجیر گیسو تاب دادی
که فریاد از دل دیوانه برخاست
پی افروختن چون شمع بنشست
برای سوختن پروانه برخاست
بیا ساقی بیاور کشتی مِی
که طوفان غم از کاشانه برخاست
عجب نبود زتاب جوشش مِی
گر از خُم نعرۀ مستانه برخاست
چو مرغ دل شکنج دام او دید
نخست از روی آب و دانه برخاست
غبارا هر که دست از جان بشوید
تواند از پی جانانه برخاست
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...