گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
غبار همدانی

به یاد جفت و طاق ابروی یار

بپیما ساقیا پیمانه بسیار

بخونریزی عاشق ابروانش

چو شمشیر علی در قتل کفّار

بدین طرز ار دو چشم می فروشش

فروشد مِی نماند نفسِ هشیار

تمارض کرد نرگس تا که گردد

دو چشمانش نگشت و ماند بیمار

ببیند هر که چشم نیم خوابش

بماند تا به صبح حشر بیدار

ز چین آن دو زلف پر چَم و خَم

فتاده در سرم سودای زُنّار

به طور و طَرز رفتار نگارم

رود کبک دری هرگز مپندار

به امید وصالش بر در دوست

دو دیده دوختم مانند مسمار

برآرم صبح محشر چون سر از گور

غمی نبود مرا غیر از غم یار

بیا امشب ز هجر زرد روئی

غبار از دیدگان انجم تو بشمار

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

دقیقی

من اینجا دیر ماندم خوار گشتم

عزیز از ماندن دایم شود خوار

چو آب اندر شَمَر بسیار ماند

زُهومت گیرد از آرام بسیار

عنصری

منقش عالمی فردوس کردار

نه فرخار و همه پر نقش فرخار

هواش از طلعت ماهان پر از نور

زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار

بتانی اندر و کز خط خوبان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

مرا با عاشقی خوش بود هموار

کنون خوشتر، که در خور یافتم یار

کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد

مه دو هفته من سر ز کهسار

کنون خوشتر، که با او بوده ام دی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

نبینی بر درخت این جهان بار

مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار

درخت این جهان را سوی دانا

خردمند است بار و بی‌خرد خار

نهان اندر بدان نیکان چنانند

[...]