به یاد جفت و طاق ابروی یار
بپیما ساقیا پیمانه بسیار
بخونریزی عاشق ابروانش
چو شمشیر علی در قتل کفّار
بدین طرز ار دو چشم می فروشش
فروشد مِی نماند نفسِ هشیار
تمارض کرد نرگس تا که گردد
دو چشمانش نگشت و ماند بیمار
ببیند هر که چشم نیم خوابش
بماند تا به صبح حشر بیدار
ز چین آن دو زلف پر چَم و خَم
فتاده در سرم سودای زُنّار
به طور و طَرز رفتار نگارم
رود کبک دری هرگز مپندار
به امید وصالش بر در دوست
دو دیده دوختم مانند مسمار
برآرم صبح محشر چون سر از گور
غمی نبود مرا غیر از غم یار
بیا امشب ز هجر زرد روئی
غبار از دیدگان انجم تو بشمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و زیبایی محبوبش میپردازد. او در وصف ابروان و چشمهای محبوبش با بکارگیری استعارههایی چون شمشیر علی، به شدت عاشق و دلبسته است. شاعر از درد جدایی و انتظار وصال میگوید و بیان میکند که غم یار برایش مهمترین دغدغه است. همچنین او از زیبایی ظاهری محبوبش، مانند زلفهای پیچیده و رفتار دلربای او، سخن میگوید و در نهایت از امید به دیدار مجدد او در آینده سخن میگوید. شاعر در انتظار وصال، بسیار مشتاق و نگران است.
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آن محبوب و زیبایی که دارد، ای ساقی، به من نوشیدنی زیادی بده.
هوش مصنوعی: عشق به ابروان او چنان است که مانند شمشیر علی در کشتن دشمنان بیرحم و خطرناک میباشد.
هوش مصنوعی: اگر او با این نگاهها و چشمانش میفروشد، دیگر شراب حرامی نمیماند که نفس آدمی به حالت هشیاری ادامه دهد.
هوش مصنوعی: نرگس تظاهر به بیماری کرد تا چشمانش زیباتر به نظر برسند و در این حال، همچنان بیمار و آسیبدیده باقی ماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در حالتی نیمه خواب باقی بماند، تا صبح قیامت بیدار نخواهد شد.
هوش مصنوعی: دو زلف پیچخورده و زیبای او در ذهنم آمده و مرا به خیال و رویا پرداخته است.
هوش مصنوعی: برخی از رفتارها و ویژگیهای محبوبم را نباید با رفتارهایی که از سایرین یا از محیط اطرافم میبینید، مقایسه کنید. رفتار او بینظیر و خاص است.
هوش مصنوعی: با آرزوی رسیدن به معشوق، چشمانم را مانند میخ به در دوست دوختهام.
هوش مصنوعی: روز قیامت وقتی از خواب بیدار شوم، جز غم یار هیچ غمی در دل ندارم.
هوش مصنوعی: بیا امشب به خاطر دوری کسی که رنگ چهرهاش زرد و نزار است، اشکها و غمهای خود را مثل غبار از چشمانت پاک کن و بشمار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دایم شود خوار
چو آب اندر شَمَر بسیار ماند
زُهومت گیرد از آرام بسیار
منقش عالمی فردوس کردار
نه فرخار و همه پر نقش فرخار
هواش از طلعت ماهان پر از نور
زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار
بتانی اندر و کز خط خوبان
[...]
مرا با عاشقی خوش بود هموار
کنون خوشتر، که در خور یافتم یار
کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد
مه دو هفته من سر ز کهسار
کنون خوشتر، که با او بوده ام دی
[...]
نبینی بر درخت این جهان بار
مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار
درخت این جهان را سوی دانا
خردمند است بار و بیخرد خار
نهان اندر بدان نیکان چنانند
[...]
خدای پاک و بی همتا و بی یار
هم از اندیشه دور و هم ز دیدار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.