تا چون نگه توان شد دور از میان مردم
زنهار جا نسازی در خانمان مردم
پرواز گیر ای دل تا کی چو مرغ تصویر
حیران توان نشستن در آشیان مردم
چشم از زنخ بپوشان بردار دست از زلف
نتوان به چاه رفتن با ریسمان مردم
از حرص همچون کرکس تا کی در این بیابان
چشم طمع توان داشت بر استخوان مردم
خاکت به دیده ای نفس شرمی بیار تا چند
پر چون مگس توان زد بر گرد خوان مردم
قصاب همچو طوطی آیینه در برابر
تا چند میتوان زد حرف از دهان مردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.