گر در این ظلمت چراغی پیش پا میداشتم
راه بر سرچشمه آب بقا میداشتم
سرنگون از چه نمیافتادم از خود بیخبر
چشم اگر بر نقش پای رهنما میداشتم
میزدم بر سنگ بس رنجیدهام از روزگار
گر به کف آیینه گیتینما میداشتم
میشدم در زیر بار منت گردون هلاک
گر جُوی در زیر این نه آسیا میداشتم
پای همت میزدم بر فرق چرخ مستعار
تکیهای گر بر سریر بوریا میداشتم
دیدهام زین خاکدان می شد سفید از انتظار
گر ز دست خلق چشم توتیا میداشتم
خرمنم را باد غم میداد بر باد فنا
گر ز کشت دهر یک جو مدعا میداشتم
پاک میسودم به هم ز افسوس تا گلگون شود
هر دو کف گر خواهش رنگ حنا میداشتم
اولین گامم نخستین پایه معراج بود
آنچه در سر هست اگر در زیر پا میداشتم
دیده گر میدوختم از سیم قلب روزگار
در نظر اکسیر بهر کیمیا میداشتم
میگذشتم گر ز جسم عاریت چون بوی گل
جا در آغوش و بر باد صبا میداشتم
دولت تیزی که زیر تیغ خونریز تو بود
من طمع از سایه بال هما میداشتم
کاش جای توتیا قصاب روز واپسین
در نظر قدری ز خاک کربلا میداشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاد باد آن کز لبش هر لحظه جامی داشتم
وز می وصلش به نو هر روز جامی داشتم
مست آن ذوقم که در دور خمار چشم او
زان لب یاقوت گون عیش مدامی داشتم
آخر، ای جان، یاد کن یک شب ز دور افتادگان
[...]
گر به ملک بیخودی امید جامی داشتم
می شدم بیرون ز خود چندان که پا می داشتم
نرمی ره شد چو محفل تاروپود خواب من
جای گل ای کاش آتش زیر پا می داشتم
کاسه من هم اگر بی مغز می بود از ازل
[...]
دست بر دل کی درین وحشت سرا می داشتم؟
برق می گشتم اگر نیروی پا می داشتم
درد را یاران به منّت بر دل ما می نهند
آه اگر زین سفلگان چشم دوا می داشتم
گر امید التفاتی بود از خاک رهش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.