ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع
همیشه هست کسی در میان ما مانع
میان ما و تو قطع امید ممکن نیست
تو را جفا و مرا میشود وفا مانع
از آن سبب نرسد تیر آه ما به هدف
که هست در حد ره سد مدّعا مانع
در این محیط ندیدیم روی ساحل را
چرا که کشتی مارا است ناخدا مانع
اگر رسم به وصالش مرا شود قصاب
به گاه دیدن او سایه از قفا مانع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.