تو همچو عقل شریفی و همچو روح عزیزی
«فداک عقلی و روحی » ندانمت که چه چیزی؟
مرا هوای تو از عقل و جان ربود، چه گویم؟
بجانب تو گریزم بهر طرف که گریزی
تویی مقاصد عالم، یقین بدان و«فألزم »
تمیز راه عیان شد، اگر ز اهل تمیزی
برغم خویش تو مستی، برو که دوری ازین در
نه مست جام خدایی ولیک مست قمیزی
بیا بمجلس مستان، بروی عشق نظر کن
هزار جان متحیر، چه جای عقل غریزی؟
ز جام شوق و محبت خبر نداری و مستی
نه مست باده شوقی، که مست جوز و مویزی
هوای عشق تو دارم، بهر طرف که رخ آرم
ولی بگفت نیاید، که نیک تندی و تیزی
ز ذره های من آید هوای مهر و محبت
اگر تو خاک مرا صد هزار بار ببیزی
ز خاک کوی تو قاسم بجانبی نگریزد
هزار بار اگر خون من بخاک بریزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف عشق و ارادت خود به معشوق میپردازد. او معشوق را به عنوان عقل شریف و روح عزیز میستاید و بیان میکند که عشق او عقل و جانش را تسخیر کرده است. شاعر احساس میکند که به سمت معشوق کشیده میشود و نمیتواند از او دور باشد. او به عشق و مستی اشاره کرده، میگوید که در کنار عشق، عقل و خرد اهمیت چندانی ندارند. همچنین، او اظهار میدارد که اگرچه در عشق رنجهایی وجود دارد، اما همچنان به والایی و عظمت معشوق میاندیشد و در نهایت عشق را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد.
هوش مصنوعی: تو مانند عقل با تقوایی و مانند روحی عزیز و گرامی هستی، اما نمیتوانم بفهمم که چه چیزی تو را به این جایگاه رسانده است.
هوش مصنوعی: دل و عقل من به خاطر عشق تو بسیار آشفته و ناتوان شده است. نمیدانم چه بگویم، فقط میخواهم هر جایی که تو میروی به سمت تو بروم.
هوش مصنوعی: تو هدفهای بینظیر دنیا هستی، این را مطمئن باش و پس از آن راه روشن را بشناس، اگر از کسانی هستی که در تشخیص درست و نادرست توانایی دارند.
هوش مصنوعی: هرچند که تو به شادی و نشئهای، به راه خود برو که دوری از این مکان نه به خاطر پرستش خداوند، بلکه به خاطر سرافرازی و خوشی در زندگی است.
هوش مصنوعی: بیا به محفل شادی و خوشدلی، و به عشق نگاه کن. هزاران جان در شگفتی و حیرتاند، پس عقل معمولی چه جایگاهی دارد؟
هوش مصنوعی: تو از حال شادی و محبت بیخبر هستی و نمیدانی که مستیات به خاطر نوشیدن باده شوق نیست، بلکه به خاطر خوردن جوز و مویز است.
هوش مصنوعی: من به عشق تو فکر میکنم و هر جا که بروم، احساس میکنم تو در کنارم نیستی. اما گفتن این موضوع باعث میشود که بگویم او نمیآید، چرا که تو بسیار زیرک و تندخو هستی.
هوش مصنوعی: اگر تو به خاک من محبت و عشق بورزی، من هم از ذرات وجودم، هوای محبت و دوستی را به سمت تو نمایان میکنم.
هوش مصنوعی: اگر از خاک کوی تو قاسم (که به معنای قسم و سوگند است) به جانبی برود، باز هم هزار بار اگر خون من به خاک بریزی، هیچ تأثیری نخواهد داشت. من همیشه به یاد تو و در مسیر تو هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هزار بار بگفتم که: به ز جان عزیزی
اگر چه خون دل من هزار بار بریزی
مرا سریست کزان خاک آستانه نریزم
اگر تو بر سرم آن خاک آستانه ببیزی
شبم به وعدهٔ فردای خودنشانی و چون من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.