ما عشق یار را بدو عالم نمیدهیم
جامی ز دست دوست بصد جم نمیدهیم
ما عاشقان روی حبیبیم و عاقبت
دار الجمال را بجهنم نمیدهیم
آن گوشه را که دیر مغانست و ما درو
رکنی از آن بگنبد اعظم نمیدهیم
ما آیتی بمکتب عشق تو خوانده ایم
معنی آن بمحکم و مبرم نمیدهیم
ما خرقه پوش پیر مغانیم در طریق
این کسوه را بشیخ معمم نمیدهیم
ما تشنگان بحر محیطیم، قاسمی
در بحر عشق آب بآدم نمیدهیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما سوز عشق را به دو عالم نمیدهیم
به یک جرعهای ز جام به صد جم نمیدهیم
نامحرمان ز صحبت ما غافلند و ما
این تحفه را به مردم محرم نمیدهیم
با شوق یار خاطر ما خرمست و خوش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.