ما عشق یار را بدو عالم نمیدهیم
جامی ز دست دوست بصد جم نمیدهیم
ما عاشقان روی حبیبیم و عاقبت
دار الجمال را بجهنم نمیدهیم
آن گوشه را که دیر مغانست و ما درو
رکنی از آن بگنبد اعظم نمیدهیم
ما آیتی بمکتب عشق تو خوانده ایم
معنی آن بمحکم و مبرم نمیدهیم
ما خرقه پوش پیر مغانیم در طریق
این کسوه را بشیخ معمم نمیدهیم
ما تشنگان بحر محیطیم، قاسمی
در بحر عشق آب بآدم نمیدهیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و بیپایان عاشق به معشوق است. شاعر اعلام میکند که هیچ چیز در دنیا را نمیتواند به عشق یار و زیبایی او ترجیح دهد. او از وفاداری عاشقان به عشق حقیقی سخن میگوید و میگوید که ارزش و معنی عشق را نمیتوان به چیزهای سطحی یا دنیوی فروخت. در نهایت، شاعر اعتراف میکند که این عشق همچون دریا و بیکران است و نمیتواند به چیزهای ناپایدار و گذرا تقدیم شود.
هوش مصنوعی: ما عشق و محبت معشوق را به هیچ چیز دیگر در دنیا نمیدهیم و از دست دوست، حتی یک جام هم به هیچ قیمتی کنار نمیگذاریم.
هوش مصنوعی: ما عاشق چهره معشوق هستیم و در نهایت زیبایی را به جهنم نمیفرستیم.
هوش مصنوعی: آن گوشهای که مدتها در اختیار اهل معنویت و طریقت بوده و ما هم در آنجا یک رکنی از پایههای بزرگ را ایجاد کردهایم، هرگز به کسی نخواهیم داد.
هوش مصنوعی: ما در مکتب عشق تو آموختهایم، اما معنی آن را بهوضوح و صراحت بیان نمیکنیم.
هوش مصنوعی: ما جامه عیسیمان را از ریا و تظاهر دور میدانیم و در مسیر خود هیچگاه لباس تشخص و مذهب را به کسی نمیدهیم.
هوش مصنوعی: ما تشنههای دریا هستیم، ولی کسی از ما نمیتواند در عشق به دیگران آب دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما سوز عشق را به دو عالم نمیدهیم
به یک جرعهای ز جام به صد جم نمیدهیم
نامحرمان ز صحبت ما غافلند و ما
این تحفه را به مردم محرم نمیدهیم
با شوق یار خاطر ما خرمست و خوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.