من معدن اسرارم، اما بنمی گویم
من ابر گهربارم،اما بنمی گویم
در خانقه صورت در زاویه معنی
من طالب آن یارم،اما بنمی گویم
در آرزوی رویت روزان و شبان دایم
بی خوابم و بیمارم،اما بنمی گویم
آنیست ترا،ای جان،کز تو خجلست اعیان
آن از تو طلب دارم،اما بنمی گویم
من سوز درون دارم، من ساز برون دارم
سرگشته دلدارم،اما بنمی گویم
من عاشق و عیارم، درنورم و در نارم
من قلزم زخارم،اما بنمی گویم
در عشق رخت زارم، سرگشته چو پرگارم
حیران و گرفتارم،اما بنمی گویم
من سالک اطوارم، اندر طلب یارم
جویان و خریدارم،اما بنمی گویم
من شیفته یارم، من واقف اسرارم
من قاسم انوارم،اما بنمی گویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و درونی شاعر میپردازد. شاعر خود را مملو از راز و گنجهای نهفته توصیف کرده، اما از بیان این اسرار خودداری میکند. او در جستجوی معشوق است و با وجود درد و بیخوابی، همچنان آرام و خالی از کلمات میماند. او به عشق و حالتهای عاطفی خود اشاره میکند و خود را در مسیر جستجوی یار میبیند، در حالی که به رازهای عرفانی و احساسات عاشقانهاش اعتراف نمیکند. در نهایت، شاعر به تناقضات درونیش مثل شوق و دردمندی، عشق و سکوت، اشاره دارد که او را در موقعیتی خاص و عمیق قرار داده است.
هوش مصنوعی: من جایگاه رازهایم، ولی آنها را فاش نمیکنم. من مانند ابری پر از جواهرات هستم، اما این را هم نمیگویم.
هوش مصنوعی: من در خانقاه به دنبال معنای واقعی هستم و به آنجا میروم. من به شدت به آن یار محبوبم دارم، اما نمیخواهم این احساسات را به زبان بیاورم.
هوش مصنوعی: من همیشه در آرزوی دیدن چهرهات هستم و به خاطر این موضوع همواره بیخواب و بیمارم، اما هرگز این را به زبان نمیآورم.
هوش مصنوعی: ای جان، تو آنقدر ارزشمند هستی که همه چیز از تو شرمنده است. من از تو میخواهم که به من کمک کنی، اما به زبان نمیآورم.
هوش مصنوعی: من در دل خود درد و سوزی دارم و از سوی دیگر، ساز و آواز زیبایی دارم. هرچند که دلم در جستجوی معشوق است، اما هیچ چیز نمیگویم.
هوش مصنوعی: من عاشق و دلیر هستم؛ در روشنایی و در تاریکی زندگی میکنم. من مانند دریا هستم که پر از امواج و تجربیات است، اما چیزی از آن را نمیگویم.
هوش مصنوعی: در عشق، آشفته و سردرگم هستم و مانند پرگاری که دور خودش میچرخد، سرگردان و گرفتار مشکلات عشق شدهام، اما هیچکس را از این حال خود باخبر نمیکنم.
هوش مصنوعی: من در راه سلوک هستم و در جستجوی معشوقم. دیگران هم به دنبال من هستند و خواهان من میباشند، اما من این را بیان نمیکنم.
هوش مصنوعی: من عاشق محبوبم هستم و از رازهای او باخبرم. من بخشنده نور و روشنی هستم، اما چیزی نمیگویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.