سینه مجروحست و عقل آشفته، خاطر بی قرار
دیده گریانست و جان مشتاق و دل امیدوار
عشق خونریزست و من حیران و صبرم منهزم
تیر مژگان تیز و چشمش مست و زلفش تابدار
آه دردآلود دارم، چون ننالم؟ آه! آه!
جان غم فرسود دارم، چون نگریم زار زار؟
گفت: خاک راه من شو، پای بر چشمت نهم
خاک شد چشم رهی در شاهراه انتظار
واعظ از حد میبرد، یا رب، برافکن پرده اش
تا ببیند اهل عالم کفر پنهان آشکار
جان باقی عشق می بخشد، حیات از عشق جوی
جان جاویدان نکوتر تا حیات مستعار
شاهدان اندر میان زاهدان تدبیر چیست؟
قاسمی: جویای گل هرگز نیندیشد ز خار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج عشق سخن میگوید. قلبش مجروح و عقلش آشفته است. چشمانش پر از اشک و جانش مشتاق است. عشق را خونریز توصیف میکند و خود را در حال حیرانی میبیند. عشق باعث شده که صبرش از بین برود و تیرهای مژگان معشوق آسیبش میزند. او آهی دردآلود دارد و نمیتواند بیدردی خود را پنهان کند، به همین دلیل جانش فرسوده شده است.
او به عشق میپردازد و میگوید که عشق جان تازهای به زندگی میبخشد. در این مسیر، او از واعظ میخواهد که پردهها را کنار بزند تا حقیقت کفر پنهان نمایان شود. همچنین به تفاوت بین زاهدان و حقیقتجویان اشاره میکند و میگوید که کسانی که به دنبال گل هستند، نباید نگرانی از خارها داشته باشند.
هوش مصنوعی: در این وضعیت، قلب من جراحت دارد و عقل من به هم ریخته است. خاطر من ناآرام و چشمهایم در حال گریه است. جانم بسیار مشتاق است و دلم پر از امید است.
هوش مصنوعی: عشق خونی است و من در آن سردرگم و صبرم ناتوان است. تیرهای مژههای او نافذ و چشمانش شگفتانگیز و موهایش پر پیچ و تاب هستند.
هوش مصنوعی: دردی عمیق در دل دارم و نمیدانم چطور این درد را بیان کنم. آه! جانم از غم به شدت فرسوده شده و نگرانم که چرا نمیتوانم به حال خود بگریم.
هوش مصنوعی: گفت: به قدری برایم ذلیل و کوچک شو که من بر چشمان تو بایستم. اینگونه شد که چشم من در مسیر انتظار، مانند خاکی ذلیل شده است.
هوش مصنوعی: واعظ به حدی از خود بیخود شده است که ای خدا، پردهاش را کنار بزن تا مردم دنیا کفر پنهان او را ببینند و حقیقت او روشن شود.
هوش مصنوعی: عشق زندگی را به ما هدیه میدهد و از آنچه که عشق واقعی است، زندگیای با ارزش و پایدار به دست میآوریم که از زندگیهای سطحی و ناپایدار بهتر است.
هوش مصنوعی: در میان عابدان و زاهدان، چه تدبیر و نقشهای وجود دارد؟ کسی که بهدنبال گل و زیبایی است، هرگز به خار و زشتی فکر نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.