من رند خرابات مغانم چه توان کرد؟
آشفته و رسوای جهانم چه توان کرد؟
با یاد سر زلف چو زنجیر تو دایم
در حلقه سودازدگانم چه توان کرد؟
پیوسته مرا پیشه همینست که در عشق
نعره زنم و جامه درانم چه توان کرد؟
ناصح خبری گوید و پیغام و نشانی
من بی خبر از نام و نشانم چه توان کرد؟
من مست شرابم، چو چنینم چه توان گفت؟
من رند خرابم، چو چنانم چه توان کرد؟
واعظ دهدم وعده دیدار بفردا
این قصه شنیدن نتوانم، چه توان کرد؟
بر مذهب عشقست دل قاسم مسکین
چون خوشتر ازین راه ندانم چه توان کرد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالتی از آشفتگی و رندی است که شاعر در آن به زندگی و عشق مینگرد. او از وضعیت خودش ناراضی است و میگوید که هرچه در این جهان میگذرد، او نمیتواند تغییر کند. عشق و دلباختگیاش او را در حلقهای از ناامیدی و پریشانی نگه داشتهاند. شاعر به مستی خود و تاثیری که عشق بر او گذاشته اشاره میکند و به این نکته میرسد که وعدههای وعاظ و نصیحتها در برابر تجربه عمیق عشق برایش بیفایدهاند. در نهایت، او بر این عقیده است که هیچ راهی جز پذیرش حال خود ندارد و از این وضعیت آگاه است.
هوش مصنوعی: من شخصی هستم بیقید و بند، زندگیام پر از آشفتگی و رسوایی است. چه انتظاری میتوان از من داشت در این وضعیت؟
هوش مصنوعی: با یاد موی زیبای تو، همیشه در چنگ و آسیب عاشقان هستم. چه کاری از دستم برمیآید؟
هوش مصنوعی: همیشه همین کار را میکنم که در عشق با صدای بلند ناله کنم و از خودم بیرون بیفتم، حالا چه کار میتوانم انجام دهم؟
هوش مصنوعی: ناصح (پند دهنده) اطلاعاتی را میدهد و پیامی را منتقل میکند، اما من از هویت و ویژگیهای خود بیخبر هستم. در این شرایط، چه کاری از دست من برمیآید؟
هوش مصنوعی: من تحت تأثیر شراب هستم و در این حالت نمیتوانم چیزی بگویم. من انسانی سرکش و شاداب هستم و در این وضعیت نمیتوانم کار خاصی انجام دهم.
هوش مصنوعی: واعظ به من وعده دیدار را در فردا میدهد، اما من نمیتوانم این داستان را بشنوم. چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: دل قاسم مسکین بر اساس عشق میتپد و چون نمیدانم راهی بهتر از این وجود دارد، نمیتوانم کاری غیر از این انجام دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من از دل و دین باختگانم چه توان کرد؟
سودازده زلف بتانم چه توان کرد؟
دل بسته فتراک سر زلف سواری ست
از چنگ خرد رفته عنانم چه توان کرد؟
در صومعه از نعره زنانم چه توان گفت؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.