دریغ باشد ازین چار سوی کون و فساد
برون رویم، نبرده متاع خود بمراد
تو شاهد دو جهانی، اگر شوی واقف
ز حسن خویش نگر هم بحسن استعداد
وقوف نیست کسی را ز نقد هر دو جهان
مگر که عرضه کند نقد خویش برنقاد
درین دیار چه آموختی زدانش دل؟
درین مدار چه اندوختی برای رشاد؟
مرید باش، کزین جا رسید هر که رسید
زآستان ارادت بر آسمان مراد
بیا و ترک هوس کن بعاشقان پیوند
اگر چه راه مخوفست،هر چه باداباد!
همیشه حال دل قاسمی چنین بودست
بدرد او متنعم، بعشق او دلشاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی نگرش انسان به دنیا و ارزشهای معنوی میپردازد. شاعر به فساد و ناپایداری دنیای مادی اشاره میکند و بر اهمیت شناخت خود و استعدادهای درونی تأکید میکند. او میگوید که هیچکس نمیتواند ارزش واقعی خود را در دنیا بفهمد مگر آنکه درک کند که روح و جانش بیش از متاع مادی ارزش دارد. در این دنیا، انسان باید از دانش و تجربههای خود بهرهبرداری کند و به عشق و ارادت و ارتباط با معشوق حقیقی بسنده کند. پیشنهاد میشود که از هوس و خواستههای زودگذر دوری کنند و به عشق و معنویت بپردازند، حتی اگر این مسیر دشوار باشد. در نهایت، شاعر به آرامش و شادی در عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: حیف است که از این چهار گوشه جهان بیرون بروم و در نتیجهی آن فساد و نابسامانی بر جای بگذارم، بدون اینکه هدف و آرزویم را به دست آورده باشم.
هوش مصنوعی: تو ناظر بر دو عالم هستی؛ اگر به خوبیهای خود آگاهی پیدا کنی، نگاه کن به استعداد زیبایی که در وجودت نهفته است.
هوش مصنوعی: هیچکس از حقیقت و ارزش هر دو جهان آگاه نیست مگر اینکه توانسته باشد ارزش خود را به دیگری نشان دهد.
هوش مصنوعی: در این جهان چه دانشی به قلبت منتقل شده است؟ در این دوره و زمانه چه چیزهایی برای شجاعت و دلیر شدن جمع کردهای؟
هوش مصنوعی: اگر مرید و پیرو واقعی باشی، به زودی به مقام بالا و مورد نظر خواهی رسید، زیرا هر کسی که به این مرحله دست پیدا کند، از درگاه محبت و ارادت به معشوق به آسمان آرزوهایش خواهد رسید.
هوش مصنوعی: بیایید از خواستههای بیفایده دست برداریم و به عاشقان بپیوندیم، هرچند که مسیر دشوار و ترسناکی باشد. هر چه پیش آید، پیش آید!
هوش مصنوعی: همیشه دل قاسمی در چنین حالی بوده است؛ دردی که او دارد، او را خوشحال میکند و عشقش به او شاداب میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.