گنجور

 
قاسم انوار

هرکه را نفی فراوان شد و اثباتی نیست

گرچه بیناست، ولی صاحب مرآتی نیست

پای در راه بعزت نه و تحقیق بدان :

قدمی نیست درین راه که آفاتی نیست

سعی سودی نکند، جهد بجائی نرسد

اگر از جانب محبوب مراعاتی نیست

سید ملک وجودست بنی نوع بشر

همچو انسان بجهان سید و ساداتی نیست

موسیا، طور معانی بحقیقت عشقست

که در آن طور ترا حاجت میقاتی نیست

هیچ شب نیست که از درد تو مشتاقان را

بر سر کوی غمت هی هی و هیهاتی نیست

غرق دریای حیاتم، بخدا خوش حالم

که مرا صورت تسبیح و عباداتی نیست

هرچه مخمور شدم ساقی جان جامم داد

خالی از شیوه تنبیه و کراماتی نیست

قاسمی، خرقه و تسبیح ندارد سودی

گر ترا در دل و جان سوز و مناجاتی نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode