زیاری طمع داشتم ارمکی
بسوغات خاصی رسید از سفر
بدان دامن همت افشاندم
که تشریف اونامدم در نظر
پس از چند که جامه هدیه ام
فرستاد یک حق گذار دگر
بدیدم دروتا خود آن جنس چیست
قدک بود رو و آستر کاستر
(بهر حال مربنده را شکر به)
( که بسیار بد باشد از بد بتر)
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
زیاری طمع داشتم ارمکی
بسوغات خاصی رسید از سفر
بدان دامن همت افشاندم
که تشریف اونامدم در نظر
پس از چند که جامه هدیه ام
فرستاد یک حق گذار دگر
بدیدم دروتا خود آن جنس چیست
قدک بود رو و آستر کاستر
(بهر حال مربنده را شکر به)
( که بسیار بد باشد از بد بتر)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که را رودکی گفته باشد مدیح
امام فنون سخن بود ور
دقیقی مدیح آورد نزد او
چو خرما بود برده سوی هَجَر
چو دانا توانا بد و دادگر
از ایرا نکرد ایچ پنهان هنر
پدید آرد آن سرو بیجاده بر
همی گرد عنبر به بیجاده بر
ز روی و ز بالا و زلف و لبش
خجل شد گل و سرو و مشک و شکر
بت و ماه را نام خوبی مده
[...]
ز شرم گنه آب رویم مبر
چو خاکم ز تقصیر من درگدر
ازین پس پیمبر نباشد دگر
به آخر زمان مهدی آید به در
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.