مگر فرشته رحمت درآمد از درما
که شد بهشت برین کلبه محقر ما
در جواب او
رسد بر اطلس زمرتبت سرما
گهی که شاهد والا در آید از درما
جهان که شست بصابون مهر جامه چرخ
چه رشک میبرد از رختهای گازر و ما
حصیر گفت بزیلو که نقش ماست کنون
که ظلل دولت خرگه فتاد بر سرما
دمی که رخت نفیسی در آوریم ببر
بدان که دلبر ما آندمست در برما
شدست حله ادریس را معطر جیب
بزیر دامن رخت از بخور مجمرما
فلک زمفرش خود خسقی شفق دارست
برای آستر صوف و حبراخضرما
گشای مخفی پیچیده جامه قاری
خطش بخوان قلمی گشته شرح دفتر ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ورای مطلب هر طالب است مطلب ما
برون زمشرب هر شارب است مشرب ما
به کام دل به کسی هیچ جرعه ای نرسید
از آن شراب که پیوسته می کشد لب ما
سپهر کوکب ماست از سپهر ها برون
[...]
ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما
که پی نبرد صبا هم به آشیانه ما
بهار رفت (و) نچیدیم جز گل حسرت
ز آب گریه مگر سبز گشت حاصل ما
گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما
که آفتاب برد حسرت ستاره ما
درستکاری ما را همین طریق بس است
که هیچ آنیکه نشکست سنگ خاره ما
کسی ز صحبت ما دو رشد که نا اهلست
[...]
ز من شنو که چسان سخت شد به من دنیا
زنم ز گرسنگی داد عمر خود به شما
نبود هیچ به جز خاک، فرش خانه ما
به جز گرسنگی و حسرت و غم و سرما
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.