نه هرزه همچو نی از مغزم استخوان خالی ست
که جای ناله زاری در این میان خالی ست
روم به کعبه ز کوی تو و ز حق خجلم
ز سجده جبهه و از پوزشم زبان خالی ست
هجوم گل به گلستان هلاک شوقم کرد
که جا نمانده و جای تو همچنان خالی ست
گریستم نگرستی به خون تپم کامروز
ز پاره جگرم چشم خونچکان خالی ست
نه شاهدی به تماشا نه بیدلی به نوا
ز غنچه گلبن و از بلبل آشیان خالی ست
کنم به جنبش دل شیشه از پری لبریز
سرم ز باد فسونسنجی زبان خالی ست
گرش به دیدن من گریه رو نداد چه جرم
نهاد آتش شوق من از دخان خالی ست
پر از سپاس ادای تو دفتری دارم
که یکسر از رقم پرسش نهان خالی ست
امام شهر به مسجد اگر رهم ندهد
نه جای من به نیایشگه مغان خالی ست؟
خراب ذوق بر و دوش کیستم غالب
که چون هلال سراپایم از میان خالی ست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بجاستشکوهٔ ما تا ره فغان خالیست
زمین پراست دلش بسکه آسمان خالیست
سراغ بلبل ما زین چمن مگیرومپرس
خیال ناله فروش است و آشیان خالیست
غبار غفلت ما را علاج نتوانکرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.