اختری خوشتر ازینم به جهان می بایست
خرد پیر مرا بخت جوان می بایست
به زمینی که به آهنگ غزل بنشینم
خاک گلبوی و هوا مشک فشان می بایست
بر نتابم به سبو باده ز دور آوردن
خانه من به سر کوی مغان می بایست
به گرایش خوشم اما به نمایش خوارم
پرسشی چند ز یارم به زبان می بایست
تاب مهرم نکند خسته دلی در ره شوق
روی گرمی ز رفیقان به میان می بایست
نرسد نامه در اندیشه سببهاست بسی
پرس و جویی ز عزیزان به گمان می بایست
هرزه دل بر در و دیوار نهادن نتوان
سویم از روزنه چشمی نگران می بایست
ساز هستی کنم و دل به فسوسم گیرد
هم در اندیشه خدنگم به نشان می بایست
یا تمنای من از خلد برین نگذشتی
یا خود امید گهی در خور آن می بایست
تا تنک مایه به دریوزه خودآرا نشود
نرخ پیرایه گفتار گران می بایست
قدر انفاس گرم در نظرستی غالب
در غم دهر دریغم به فغان می بایست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف آرزوها و خواستههای شاعر میپردازد. او در جستجوی دنیایی بهتر و زیباتر است و آرزو دارد که در محیطی خوشبو و دلپذیر زندگی کند. شاعر احساس میکند برای رسیدن به خوشبختی و جوانی، باید از طریق عشق و دوستیها حرکت کند و روابط خود را با عزیزانش تقویت کند. او همچنین بر این باور است که زندگی گاهی دشوار است و باید به دنبال امید و شادی باشد. در پایان، شاعر به این نکته اشاره میکند که باید قدر لحظات خوب را دانست و در مقابل غمهای زندگی، فریاد و درد دل کرد.
هوش مصنوعی: در دنیا ستارهای بهتر از این باید باشد، مقدر من این است که عقل سال خوردهام با خوش شانسی جوانی همراه باشد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم در جایی زندگی کنم که با غزلی دلنشین همراه باشد، باید زمینی باشد که دارای خاکی خوشبو و هوایی معطر باشد.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم باده را که در سبو است تحمل کنم، زیرا باید خانهام را از دور به سر کوی مغان برسانم.
هوش مصنوعی: من به جنبههای زیبا و دلپذیر زندگی علاقهمندم، اما به ظاهر و نمایشی که در جامعه وجود دارد بیاعتنا هستم. در مورد دوست و یارم چند سوال دارم که باید به زبان بیان کنم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دل من در مسیر عشق خسته شده است، اما گرمی و محبت دوستانم باعث میشود که همچنان در این راه ادامه دهم.
هوش مصنوعی: اگر نامهای به دستت نرسیده باشد، باید دلایل زیادی را بررسی کنی و از عزیزان خود در این باره سوال کنی، زیرا احتمالاً باید چیزی در این میان وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: انسان نمیتواند احساسات بیهدف خود را به چنین سادگی بر روی دیوارها بریزد و در عین حال باید همیشه با دقت و نگرانی از روزنهها به جهان نگریسته و مراقب باشد.
هوش مصنوعی: من به آهنگ زندگی ادامه میدهم و دل به زیباییها و لذتها میدهم. همچنین در فکر و اندیشهام، نشانهای از هدف خود دارم که باید به آن توجه کنم.
هوش مصنوعی: یا خواسته من به بهشت نرسید، یا اینکه خودت باید میدانستی که روزی درخور آن آرزو میباشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زرق و برق ظاهر انسان کم باشد، نباید انتظار داشت که برای صحبتهای گرانمایه، هزینهای نکنند.
هوش مصنوعی: اهمیت نفسهای گرم انسان را در نظر بگیر، زیرا غالباً در غم و اندوه دوران، احساس تأسف و فریاد میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز این عالم دیرینه جوان میبایست
برگ کاهش صفت کوه گران میبایست
کف خاکی که نگاه همهبین پیدا کرد
در ضمیرش جگر آلوده فغان میبایست
این مه و مهر کهن راه به جایی نبرند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.