بس که درین داوری بی اثر افتاده است
اشک تو گویی مرا از نظر افتاده است
عکس تنش را در آب لرزه بود هم ز موج
بیم نگاه خودش کارگر افتاده است
ناله نداند که من شعله زیان می کنم
هر چه ز دل جسته است در جگر افتاده است
خاطر بلبل بجوی قطره شبنم مگوی
کز پسی گوش گل ناله تر افتاده است
هر چه ز سرمایه کاست در هوس افزوده ایم
هر چه ز اندیشه خاست در خطر افتاده است
از نگه سرخوشت کام تمنا کند
آینه ساده دل دیده ور افتاده است
او دلی از ما گداخت وین نفس گرم ساخت
ناله ما از نگاه شوختر افتاده است
خون هوس پیشگان خوش نبود ریختن
تیغ ادا پاره ای بدگهر افتاده است
رشک دهانت گذاشت غنچه گل چون شکفت
دید که از روی کار پرده برافتاده است
ده به فروماندگی داد فروماندگان
سایه در افتادگی وقف هر افتاده است
مستی دل دیده را محرم اسرار کرد
بیخودی پرده دار پرده در افتاده است
آن همه آزادگی وین همه دلدادگی
حیف که غالب ز خویش بی خبر افتاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق احساسات و نزاعهای درونی انسان اشاره دارد. شاعر از وضعیت ناامیدی و بیتوجهی به زیباییها و عشق سخن میگوید. او به بیاثر بودن عاشقانهها و اشکها، فقدان ارتباط واقعی و بحرانهای ذهنی اشاره میکند. همچنین به از دست دادن اصالت و غرق شدن در هوسها پرداخته و از درد ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط واقعی با عشق مینالد. در نهایت، شاعر میگوید که در میان تمام این احساسات عمیق، انسان غالباً از خود بیخبر است و این غفلت، حسرتی به دنبال دارد.
هوش مصنوعی: به دلیل اثر نداشتن اشک تو در این قضاوت، به نظر میرسد که من از دید تو دور شدهام.
هوش مصنوعی: تصویر او در آب به دلیل لرزش امواج واضح نیست و این نوسانات به خاطر ترس او از نگاهی که به خودش دارد، به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: ناله نمیداند که من چه آسیبهایی را تحمل میکنم. هر آنچه از دل خارج شده، همچون درد و رنج در وجودم نشسته است.
هوش مصنوعی: بلبل به دنبال یادها و خاطراتش است و از قطرهی شبنم صحبت نمیکند، زیرا صدای نژند و غمگین او به گوش گل رسیده است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دارایی و سرمایهمان کاسته شده، به خاطر آرزوها و هوسهایمان بیشتر شده است و هر آنچه که از افکار و اندیشهمان برخواسته، در معرض خطر قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و دلربای تو آرزویی را در دل آینه به وجود آورده است، آینهای که بیریا و ساده است و فقط به تماشا نشسته است.
هوش مصنوعی: او با دل ما بازی کرد و چنان آتشی در ما افروخت که حالا صدای نالهمان تحت تأثیر آن نگاه بازیگوشش قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: ریختن خون افرادی که فقط در پی هوس و لذت هستند، کار ناپسندی است و مانند افتادن تیغ بر روی کسی است که ذات بدی دارد.
هوش مصنوعی: غنچهی گل وقتی که شکفت و دید که زیباییاش نمایان شده، حسادت دهان تو را کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افرادی که در زندگی دچار مشکل و افتادگی شدهاند، باید به یکدیگر کمک کنند و سایهای برای یکدیگر باشند. هر یک از آنها که در شرایط نامناسبی قرار دارند، به نوعی وقف دیگری میشوند و در این راستا باید یکدیگر را حمایت کنند.
هوش مصنوعی: دل مست و شاداب، رازهای پنهان را برای دیدگان شفاف فاش کرده است؛ در حالتی که بیخود شده، پردهدار حقیقت نیز خود از پرده کنار رفته است.
هوش مصنوعی: این همه شجاعت و از خود گذشتی وجود دارد، اما افسوس که غالباً انسانها از خود و وجودشان بیخبرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پاس وفا داشتیم، بی اثر افتاده است
آفت اوقات بود خوب برافتاده است
شکوه ام از دهر نیست، داد زابنای او
در همه ملک این پدر بد پسر افتاده است
بسکه درین تنگنا چشم دلم تنگ شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.