رشک سخنم چیست؟ نه شهد هوس ست این
تلخابه سر جوش گداز نفس ست این
ای ناله جگر در شکن دام میفشان
سرمایه آرایش چاک قفس ست این
مستم، به کنارم خز و تن زن که درین وقت
هرگز نشناسم که چه بود و چه کس ست این
واعظ سخن از توبه مگو، این که پس از می
دست و دهنی آب کشیدیم بس ست این
تقوی اثری چند به عمر دگرستش
نازم می بی غش چه بلا زودرس ست این
با غیر نشایی و به ما نیز نیرزی
لیک آن گل و خار آمد و نسرین و خس ست این
لب بر لب دلبر نهم و جان بسپارم
ترکیب یکی کردن صد ملتمس ست این
شوری ست ز خواباندن جمازه به منزل
اما نه به دمسازی بانگ جرس ست این
داغ دل غالب به دوا چاره پذیرست
این را چه کنم چاره که مشکین نفس ست این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گردم بهوا رفت چه گلگون فرسست این
خون می کند و می رود آیا چه کسست این
بر دیده ی ما منتظران رخش مکن گرم
آهسته رو ای ترک نه رود ارسست این
هر صبح فروزان تری از آه اسیران
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.