به گونه می نپذیرد ز همدگر تفریق
تجلی تو به دل همچو می به جام عقیق
به راه شوق بر آن آب خون همی گریم
که قطره قطره چو ابرم چکیده از ابریق
به جز دمی نکند خسته ام چو سنگ در آب
هجوم ریزش غمهای سخت و قلب رقیق
به هیچ پایه نگشت اضطرار ما زایل
بود ستاره عاشق در اوج دست غریق
بهانه جوست کرم زانکه در گزارش کار
نبوده حسن عمل بی علاقه توفیق
مرا که ذره لقب داده ای همی رقصم
که نسبتی به زبان تو کرده ام تحقیق
حدیث تشنگی لب به پیر ره گفتم
ز پاره جگرم در دهن نهاد عقیق
به راه کعبه هلاکم نمی کنی باور
تو ای که بیهده باز آمدی ز بیت عتیق
ندیده ای به بیابان به زیر خاربنی
شکسته مشربه آب و پاره ای ز سویق
ترا به پهلوی میخانه جا دهم غالب
به شرط آن که قناعت کنی به بوی رحیق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلنگرانیهای عاشقانه است. شاعر از پیوند عمیق خود با معشوق صحبت میکند و میگوید که عشق او همچون نوری در دلش است. او در جستجوی شوق و شادی بر روی مشکلات و غمها میگرید و دائم تحت فشار احساسات خود قرار دارد. شاعر به این نکته اشاره میکند که عاشق بودن هیچگاه آسان نیست و همواره با چالشها و اضطرابها همراه است. او در عین حال، سختیهای زندگی را با عشق و شادی گره میزند و به اهمیت وصال با معشوق تأکید میکند. در نهایت، شاعر از معشوقش میخواهد که قناعت کند و به زیباییهای عشق بسنده نماید.
هوش مصنوعی: چهرهای که به هم نمیپذیرد، جلوهگری تو در دل همچون شرابی است که در جام عقیق جای دارد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، به خاطر آن آب که رنگ خون دارد، گریه میکنم، چرا که مانند ابر، قطره قطره از ظرف چکیدهام.
هوش مصنوعی: تنها لحظهای احساس خستگی نمیکنم، مانند سنگی در آب که با موجهای غمهای سخت مواجه است و قلبم حساس و آسیبپذیر است.
هوش مصنوعی: ماهیچههای اضطراب و نگرانی ما هیچگاه از بین نرفتند و همچون ستارهای عاشق در اوج آسمان، احساس غرق شدن در عشق را تجربه میکنیم.
هوش مصنوعی: بهانهای برای نداشتن موفقیت وجود دارد، زیرا در گزارش کار نشان داده نشده که عمل خوب و مثبت به دلیل بیعلاقگی به دست آمده است.
هوش مصنوعی: من که همچون ذرهای هستم، با شادی میرقصم چون نسبت به زبان تو تحقیق و بررسی کردهام.
هوش مصنوعی: داستان تشنگی خود را با فردی پیر در میان گذاشتم و او با محبت و لطفش مرا نوازش کرد.
هوش مصنوعی: دیگر مرا در مسیر کعبه هلاک نکن، ای کسی که بیدلیل به این مکان مقدس بازگشتهای.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال در بیابان، زیر یک درخت خراب، آب و تکهای نان دیدی؟
هوش مصنوعی: من تو را در میخانه جا میدهم، به شرط آن که تنها به بوی خوش شراب راضی باشی و خواستار نوشیدن آن نباشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریفت یار شکربار من مرا به طریق
که شعر تازه بگو و بگیر جام عتیق
چه چاره آنچ بگوید ببایدم کردن
چگونه عاق شوم با حیات کان و عقیق
غلام ساقی خویشم شکار عشوه او
[...]
اگر تو جهد کنی با تو می رود توفیق
رفیقِ راه تو توفیق به علی التحقیق
اگر مشاهده خواهی برو مجاهده کش
به پایِ جهد میسّر شده ست قطعِ طریق
سفینه واسطه ی مَخلص است بی ملاّح
[...]
دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقیق
ولیک نیست مرا دولت و ترا توفیق
بکارگاه جمال تو در همی سازند
سمن ببوی بنفشه شکر برنگ عقیق
مدام مستم چون ریخت ساقی جنت
[...]
مقامِ امن و مِیِ بیغَش و رَفیقِ شَفیق
گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق
جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و دَرد که تا این زمان ندانستم
[...]
به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق
بنوش جام مروّق به یاد لعل رفیق
بیار ساقی گلرخ می خمار شکن
به بوی مشک و صفای گلاب و رنگ عقیق
صفای دل می صافیست بار ها گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.