چو زه به قصد نشان بر کمان بجنباند
تپد ز رشک دلم تا نشان بجنباند
دعا کدام و چه دشنام؟ تشنه سخنیم
به کام ماست زبان چون زبان بجنباند
ز قتل غیر چه خواهد گوش غرض شغل ست
بگو به لهو سرم بر سنان بجنباند
ز غیر نیست ز حسنست کش مجال نداد
که لب به زمزمه الامان بجنباند
به ناله ذوق سماع از تو چشم نتوان داشت
اگر به جنبش مهر آسمان بجنباند
که رفته از در زندان که بی قراری من
کلید در به کف پاسبان بجنباند؟
به خانقه چه کند تا پریوشی که به باغ
ز غمزه خون به رگ ارغوان بجنباند؟
سپهر از رخ ناشسته تو شرمش باد
که عکس ماه در آب روان بجنباند
هنوز بی خبری زانکه جبهه بر در تو
نسوده ایم چنان کاستان بجنباند
نشسته ام به ره دوست پر ز دوست مباد
که کس به من رسد و ناگهان بجنباند
خبر ز حال اسیران باغ چون نبود؟
مرا که چیدن دام آشیان بجنباند
جنون ساخته دارم چه خوش بود غالب
که دوست سلسله امتحان بجنباند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به سینه چون مژهٔ او سنان بجنباند
تپیدن دل من آسمان بجنباند
بس است خامشیم وقت آن رسید که دل
کلید ناله به قفل دهان بجنباند
به گوش پنبه گذارد، درای آهن دل
[...]
چو زه به قصد نشان بر کمان بجنباند
تپد ز رشک دلم تا نشان بجنباند
دعا کدام و چه دشنام؟ تشنه سخنیم
به کام ماست زبان چون زبان بجنباند
ز قتل غیر چه خواهد گوش غرض شغل ست
[...]
به سینه چون مژهٔ او سنان بجنباند
تپیدن دل من آسمان بجنباند
بس است خامشیم وقت آن رسید که دل
کلید ناله به قفل دهان بجنباند
به گوش پنبه گذارد، درای آهن دل
[...]
چو زه به قصد نشان بر کمان بجنباند
تپد ز رشک دلم تا نشان بجنباند
دعا کدام و چه دشنام؟ تشنه سخنیم
به کام ماست زبان چون زبان بجنباند
ز قتل غیر چه خواهد گوش غرض شغل ست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.