نهم جبین به درش آستان بگرداند
نشینمش به سر ره عنان بگرداند
اگر شفاعت من در تصورش گذرد
به بزم انس رخ از همدمان بگرداند
به بزم باده به ساقیگری ازو چه عجب
که پیر صومعه را در میان بگرداند؟
اگر نه مایل بوس لب خودست چرا
به لب چو تشنه دمادم زبان بگرداند؟
به بند دام بلای تو صعوه را گردون
هما به گرد سر آشیان بگرداند
چو غمزه تو فسون اثر فرو خواند
بلای راهزن از کاروان بگرداند
بهار را ز رخت تا چه رنگ در نظرست؟
که دم به دم ورق ارغوان بگرداند
تو نالی از خله خار و ننگری که سپهر
سر حسین علی بر سنان بگرداند
برو به شادی و اندوه دل منه که قضا
چو قرعه بر نمط امتحان بگرداند،
یزید را به بساط خلیفه بنشاند
کلیم را به لباس شبان بگرداند
اگر به باغ ز کلکم سخن رود غالب
نسیم روی گل از باغبان بگرداند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.