بالای تو سروست نه یک باغ نهالست
ابروی تو طاقست نه یک جفت هلالست
زلف تو شبست آن نه شبستان فراقست
روی تو گلست آن نه گلستان وصالست
یک زوج غزالست دو چشم تو نه حاشا
یک زوج کدامست که یک فوج غزالست
آن خلعت دیباست نه بل طلعت زیباست
آن دام خیالست نه بل دانهٔ خالست
مویست میان تو نه مو محض گمانست
هیچست دهان تو بلی صرف خیالست
گلگونه نخواهد رخ گلگون تو زنهار
گلگونه روا نیست برآن گونه که آلست
رخسار تو تشنه است به دل بردن ما نه
دلهاست بر او تشنه که او آب زلالست
حسن تو به سرحد کمالست نه حاشا
گامی دو سه بالا ترگ از حد کمالست
سرخط جداییست خط سبز تو زنهار
سرخط خداییست که این حد جمالست
گویی که خوری باده بلی این چه حدیثست
پرسی که دهم بوسه نعم این چه سوالست
تا روی تو پیرامن موی تو ندیدم
اقرار نکردم که ملک را پر و بالست
غمگین مشو ار وصف جمال تو نکردم
کز وصف تو میر جهان ناطقه لالست
میری که بود حافظ زندان سکندر
وز حکم مَلک مُلک سلیمانش مسخر
روی تو بهارست نگارا نه بهشتست
همشیرهٔ حورست نه فرزند فرشته است
در طینت تو کرده خدا دل عوض گل
وانگه به دل آب به مهتاب سرشته است
زلف تو عبیرست نه عودست نه دودست
جعد تو کمندست نهبندست نهرشته است
روی تو رسیدست به سرحد نکویی
نی نی کهاز آنحد قدمی چندگذشته است
بیناست خرد لیکن در عشق توکورست
زیباست بهشت اما با حس تو زشتست
زلفین توگر تیره نماید عجبی نیست
کز تابش خورشید جمال تو برشته است
باید که ز خط حسن تو بیرون ننهد پای
من خواندهام آن خط که به روی تو نوشته است
در عهد تو خورشید کس از سایه نداند
کاو نیز شب و روز به دنبال تو گشته است
در بزم تو ره نیست ز بس خسته که بستست
در کوی تو جانیست ز بس کشته که پشته است
گویی که خدا چون دل بدخواه خداوند
در طینت تو تخم وفا هیچ نکشته است
آن کس که به دل مهر خداوند ندارد
بالله که علاجی به جز از بند ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.